واژه «حجاب» و مترادفات آن در برخی از آیات قرآن کریم و روایات پیشوایان اسلام و بیشتر از آن در بسیاری از متون مهم عرفانی مکرر بکار رفته است.در این مقاله با بررسی و تفحض در آیات و روایات و منابع عرفانی، سمی شده است کاربرد واژه حجاب و مترادفات آن مطالعه، و منظور عرفا از حجاب و رفع آن توضیح داده شود و نیز بدین مطلب پرداخته شود که اصولا چه نسبت و رابطه ای بین حجاب قرآنی و حجاب عرفانی برقرار است.همچنین با توجه به زمینه بحث، از اصطلاحات مرتبط - همچون «وصول» و «قرب» - بررسی و نقد می شود تا مشخص شود که معنی و مفهوم «وصول عرفانی» با «قربی» که در قرآن کریم بکار رفته، سازگاری و تطابق دارد یا خیر؟از این بررسی، نتیجه می شود که عرفا از واژه های قرآنی - همچون حجاب - استفاده کرده و از آن؛ اصطلاح عرفانی ساخته اند و به معنای مورد نظر خود بکار گرفته اند. علاوه بر آن بین حجاب قرآنی و حجاب عرفانی، نسبت عموم و خصوص مطلق برقرار است و هر حجابی که در قرآن بکار رفته، به معنای عرفانی نمی تواند باشد. با توجه به اینکه عرفا از بین رفتن همه حجاب ها بین بنده و حق را ممکن ندانسته اند، «وصول» مورد نظر عرفا با مفهوم «قرب» در قرآن پیوند و ارتباط دارد.