پیر در عرفان، به انسان کاملی اطلاق می شود که مراحل و مراتب تصوف را به قدم اخلاص پیموده و به حقایق رسیده باشد. وجود پیر در طریقت تصوف از ضروریات و لوازم اولیه عرفان و واسطه فیض الهی و مطلع بر حقایق اشیا است و بر ضمایر سالکان اشراف دارد. به همین دلیل در ادبیات عرفانی، واژه پیر به صورت شیخ، مراد، مرد کامل، ولی، انسان کامل، پیر دلیل و گاهی در معنی انسان کبیر و غوث و قطب مورد استفاده قرار گرفته است. در آثار عرفانی، به ویژه در ادبیات منظوم فارسی، بزرگ ترین شاعران عارف، نظیر سنایی، عطار و مولوی، همواره بر لزوم پیر و مرشد راستین برای هدایت سالک تاکید کرده اند. اشعار مولانا جلال الدین که منابعی ارزشمند در مباحث عرفانی به شمار می آید، به اهمیت داشتن پیری ره شناس در طی طریق به سوی حق و حقیقت اشاره می کند.هدف از این تحقیق، بررسی جایگاه پیر و مرشد در اشعار مولانا و اهمیت آن در پریدن سالک با بال و پر پیر به آسمان های جان و رسیدن به دروازه حقیقت است. در این پژوهش روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تحقیق از نوع توصیفی_ تحلیلی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد پیر از منظر مولانا کسی است که از همه خودبینی ها و خودخواهی ها و آشفتگی های ظاهری و باطنی رسته و اوصاف بشریت را پشت سر گذاشته و متخلق به اخلاق الهی شده باشد.