دورا برودر اثر شاخص پاتریک مودیانو، نویسنده ی فرانسوی عصر حاضر است. در این اثر مودیانو با به تصویرکشیدن وضعیت تبعیدشدگان در طول جنگ و جستجوی دختر جوانی به نام دورا، زندگی او را به دقیق ترین شکل ممکن روایت می کند. وی با تداعی خاطرات گذشته ی خویش در شرایط بحرانی جنگ و دوران اشغال فرانسه و با پیوند زدن زمان حال به گذشته، رمانی منحصربه فرد می آفریند. آنچه مایه ی تمایز این رمان با دیگر آثار هم عصرش می شود، نحوه ی روایت آن است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، رمان دورا برودر را از دیدگاه منتقد ساختارگرای فرانسوی، ژرار ژنت تحلیل می کند و به نحوه ی عملکرد روایت و ویژگی های زمانی آن می پردازد تا نقش عنصر زمان در شکل گیری روایت داستان و ارتباط بین گذشته و حال را در فرآیند رویدادها تبیین نماید. به همین منظور بعد از معرفی اثر با شرح و تکیه بر نظریه های روایت شناسی ژنت؛ زمان، نظم و ترتیب، تداوم، بسامد، رمان تحلیل می شود. به موازات بررسی این مقوله نگاهی اجمالی به مضمون، سبک و سیاق نوشتار نویسنده نیز خواهیم داشت. هدف اصلی این مقاله، بررسی کارکرد عنصر زمان در روایت اثر است. مهم ترین یافته ی این پژوهش، حاکی از آن است که عنصر زمان نقش بسزایی در روایت ایفا می کند و نویسنده با تکیه بر بازی های زمانی و مرور خاطرات گذشته ی خویش به شیوه ای هنرمندانه زمان حال را به گذشته پیوند می زند.