فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

گروه تخصصی










کارفرما










اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    اسفند 1391
تعامل: 
  • بازدید: 

    430
چکیده: 

مقدمه: استان سیستان و بلوچستان یکی از استان های مهم مرزی کشور است و در زمره استان های بلاخیز کشور به شمار می آید. مطالعه حاضر به منظور بررسی راهبردهای جلب و هدایت مشارکت جامعه به ویژه خانواده ها در مقابله با بلایای طبیعی از دیدگاه مسوولین استانی انجام شده است. روش مطالعه: این مطالعه از نوع کمی (توصیفی) و کیفی (مروری و مصاحبه عمیق) بوده و در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. جمعیت هدف شامل سازمان های مردم نهاد و غیردولتی و سازمان های دولتی مرتبط با مدیریت بحران بوده است. ابزار و شیوه جمع آوری داده ها شامل مرور منابع، یک پرسشنامه و راهنمای مصاحبه عمیق بودند. برای تحلیل داده ها، اطلاعات جمع آوری شده از مطالعه کیفی به لحاظ محتوایی گروه بندی و کدگذاری شده و با استفاده از روشهای تحلیل کیفی مورد تحلیل محتوایی قرار گرفتند. یافته ها: دیدگاه های متفاوت مسوولین نسبت به مقوله مدیریت بحران، فقدان زبان مشترک و همچنین عدم توافق در فرآیندهای سیاستگذاری منجر به بوجود آمدن چالش هایی در ایجاد هماهنگی، سازمان دهی و آموزش در سازمان های مختلف شده و امکان برقراری ارتباطات بین سازمانی را دشوار کرده است. از سوی دیگر در سازمان های دولتی، نقش مردم به عنوان مهم ترین گروه ذی نفع نادیده گرفته شده است و مشارکت مردم فقط به معنای جلب کمک های نقدی و کالایی و همچنین حضور آنان در برنامه های آموزشی بوده است. بحث و نتیجه گیری: مسوولین و مدیران استانی باید به دنبال شیوه های مناسب برای جلب و هدایت مشارکت جامعه برای مواجهه با بلایا باشند. جلب اعتماد و مشارکت مردم در انجام پروژه های کاهش خطرپذیری، سامان دهی گروه های داوطلب جامعه، تخصیص اعتبار برای تجهیز مردم برای مقابله با بحران ها، تسهیل در آزادسازی و بسیج منابع محلی، آموزش همگانی و اطلاع رسانی می توانند در توسعه و گسترش مشارکت جامعه برای مقابله با بلایای طبیعی در این استان موثر باشند.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 430

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1385
تعامل: 
  • بازدید: 

    552
چکیده: 

امروزه سلامت نوجوانان، در ارتباط با رفتارهای وابسته به بهداشتی است که آنها در زندگی پیش می گیرند. رفتارهای پرخطر بهداشتی که منجر به مرگ و میر و بیماری در میان جوانان و نوجوانان می گردند، شامل صدمات عمدی و غیر عمدی، سیگار کشیدن، استفاده از الکل و مواد مخدر، نزدیکی جنسی، رژیم بد غذایی و عدم فعالیت فیزیکی می باشند. این مطالعه با هدف تعیین میزان رفتارهای بهداشتی پر خطر دانش آموزان مقطع متوسطه و عوامل مرتبط با آن طراحی و اجرا شد. مواد و روشها: این مطالعه نوع مقطعی، با حجم نمونه 2400  نفر و نحوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انجام شد. جمعیت مورد مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهر تهران بود. روش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود و با حضور در کلاسهای درس توسط دانش آموز پر می شد. داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و آزمونهای کای دو، تی تست، ضریب چوپروف و به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان رفتارهای پرخطر بهداشتی عبارت بودند از: صدمات عمدی %41.5 و صدمات غیرعمدی %88.7، مصرف سیگار %8.7، مصرف الکل %7.4 در یکماه گذشته نسبت به زمان مطالعه، تجربه استفاده از مواد مخدر %2.7، نزدیکی جنسی %20.2 در طول زندگی، رژیم بد غذایی %14.7 و عدم فعالیت فیزیکی %32.6 که در یک هفته گذشته نسبت به زمان مطالعه دیده شد. بسیاری از ویژگیهای فردی و دموگرافیک با رفتارهای بهداشتی پر خطر ارتباط داشتند. کنترل والدین و نگرش مثبت دانش آموز به خود با کاهش میزان رفتارهای پر خطر و فشار همسالان با انجام بعضی از رفتارهای پرخطر ارتباط داشت. نتیجه گیری: با توجه به میزان قابل توجه رفتارهای پرخطر بهداشتی در دانش آموزان مورد مطالعه، نیاز به بازنگری جامع، طراحی و اجرای برنامه های آموزش بهداشت از طریق آموزش و پرورش، کتب درسی، مراکز آموزشی، رسانه های گروهی و سیستم بهداشتی کشور و ارایه خدمات بهداشتی خاص نوجوانان با استفاده از پرسنل بهداشتی می باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 552

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    شهریور 1383
تعامل: 
  • بازدید: 

    542
کلیدواژه: 
چکیده: 

در ارایه خدمات بهداشتی - درمانی جامعه گیرنده خدمت و شناخت ابعاد مختلف آن نقش ویژه ای دارد. شناخت ابعاد جمعیت شناسی جامعه و نیازهای مربوط اساس نحوه ارائه خدمت را شکل می دهد. نیازها و تقاضاهای موجود در جامعه تعیین می کنند که خدمات بهینه بهداشتی در هر سه سطح چه می توانند باشند، به همین دلایل این پژوهش با اهداف ذیل در سطح تهران انجام گرفت.اهداف: تعیین بار تقاضا برای دریافت خدمات درمانیتعیین بار مراجعه برای دریافت خدمات درمانیمقایسه بار تقاضا و مراجعه در مناطق مختلف شهر تهران و در گروههای مختلف سنی، جنسی و تحصیلیموارد و روش ها: این پژوهش، مطالعه ای از نوع مقطعی است که در شهر تهران انجام شده است. نمونه گیری بصورت تصادفی و چند مرحله ای است. بدین ترتیب که نمونه گیری خوشه ای و در مناطق پنج گانه شهر تهران (شمال، جنوب، مرکز، غرب و شرق) صورت گرفته است. داده های مورد نظر شامل اطلاعات دموگرافیک، شکایات جسمی و روانی افراد و مراجعه و یا عدم مراجعه آنان جهت دریافت خدمات درمانی است. این داده ها توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته ها: 5973 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند که 1416 خانوار را شامل می شوند. طبق یافته ها در سال 1380 هر 100 نفر در شهر تهران 122 مورد تقاضا برای دریافت خدمات درمانی داشته اند که 102 موردشان جهت دریافت خدمات مراجعه می نمایند و در واقع 20 مورد از این 122 مورد اقدامی در جهت دریافت خدمات مربوط نمی کنند.همچنین یافته ها نشان می دهد که از نظر آماری تفاوت معنی داری در فراوانی تقاضا در گروههای مختلف سنی و جنسی وجود دارد. تفاوت فراوانی تقاضا، میزان مراجعه و میزان دسترسی (درصد مراجعه افراد متقاضی) در مناطق مختلف شهر تهران نیز از نظر آماری معنی دار است.بعد از آنفولانزا و سرماخوردگی، بیماریهای موسکولواسکتال، قلبی - عروقی و اعصاب و روان بیشترین فراوانی تقاضا را دارند.نتیجه گیری: وجود 122 مورد تقاضا به ازاء 100 نفر در شهر تهران بدین معنی است که جمعیت 9044800 نفری تهران در طی یک روز حدود 31440 مورد تقاضا برای دریافت خدمات درمانی دارند. از آنجا که حدود 84% موارد تقاضا طبق نتایج مطالعه تبدیل به مراجعه برای دریافت خدمات گردیده است؛ مراکز ارایه خدمات بهداشتی - درمانی شهر تهران باید در طی 24 ساعت به 26410 مورد مراجعه پاسخ دهند. در صورت برقراری دسترسی کامل به خدمات در شهر تهران به گونه ای که تمامی تقاضاها منجر به مراجعه برای دریافت خدمت گردند مراکز ارایه خدمات می بایست در طی 24 ساعت به 31440 مراجعه پاسخ گویند.تفاوت توزیع فراوانی در سنین مختلف و در گروههای جنسی، توجه را به گروههایی که بیشتر در معرض آسیب هستند جلب می نماید و اینکه باید برای مداخلات درمانی و پیشگیری سطح اول و دوم، برنامه های مناسب گروههای هدف طراحی شود.تفاوت توزیع فراوانی تقاضا و مراجعه (دسترسی) در مناطق مختلف زندگی در شهر تهران توجه به ارایه راهکارهایی جهت ایجاد عدالت اجتماعی را می طلبد.علاوه بر این، استفاده از فراوانی تقاضا، به بخش بهداشت کمک می کند تا بتواند حجم خدمات مورد نیاز جامعه را محاسبه و بر اساس آن نیروی انسانی و سایر منابع مورد نیاز را برآورد نماید.نکته حایز اهمیت دیگر این امر است که به نظر می رسد بیماریهایی که بیشترین فراوانی تقاضا و مراجعه را به خود اختصاص می دهند که شامل آنفولانزا و سرماخوردگی، موسکولواسکتال، قلب و عروقی و اعصاب و روان هستند باید جایگاه ویژه ای در آموزش پزشکی و آموزش پزشک خانواده داشته باشند.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 542

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    بهار 1384
تعامل: 
  • بازدید: 

    1236
کلیدواژه: 
چکیده: 

مطالعه ای به منظور بررسی میزان بقای 5 ساله بانوان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی شهر تهران انجام شد. صد و شصت و هفت بیمار مبتلا به سرطان پستان که در طی سال تقویمی 1376 در مراجعه به مرکز فوق تشخیص ابتلا به سرطان پستان در آنها مورد تایید گزارش آسیب شناسی بود، وارد مطالعه شدند. متوسط سنی بیماران 47.2 با انحراف معیار 13.5 سال بود.در پی گیری نمونه مورد مطالعه از نظر بقای 5 ساله دستیابی به 39 مورد از بیماران امکان پذیر نبود. به این ترتیب اطلاعات مربوط به 128 بیمار مورد تحلیل آماری قرار گرفت. پس از پیگیری 5 ساله مشخص شد که 79 بیمار زنده و 49 مورد فوت شده اند. بیشتر بیماران در زمان تشخیص در مرحله پیشرفته بیماری (مراحل III وIV) بودند.نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که میزان بقای 5 ساله 62 درصد است (SEM=0.04). با استفاده از مدل رگرسیون Cox پس از همخوان نمودن متغیرهای سن تشخیص بیماری، درمان اولیه انجام شده (برداشت کامل بافت پستان، جراحی نگهدارنده بافت پستان و درمان  کمکی) و مرحله بیماری، مشخص شد بیمارانی که درمان کمکی دریافت کرده اند بیشتر در خطر مرگ بوده و از میزان بقای کمتری برخوردار بوده اند (HR=4.6, 95% CI2.2-9.4, P=<0.0001). متغیر های سن بالاتر و مرحله بالاتر بیماری نیز نسبت خطر بیشتری را با میزان بقا نشان  دادند، اگر چه از نظر آماری معنی دار نبودند. به طور کلی یافته های مطالعه نشان می دهد که میزان بقا در بیماران مبتلا به سرطان پستان در ایران نیاز به بهبود دارد. همچنین به نظر می رسد که تشخیص زودرس و درمان مناسب تر بیماری با به کار بردن پروتکل های درمانی معتبر در بهبود میزان بقا در بانوان مبتلا به سرطان پستان در ایران نقش موثری را ایفا نماید.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1236

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1386
تعامل: 
  • بازدید: 

    682
کلیدواژه: 
چکیده: 

زمینه و هدف: اختلالات عملکرد جنسی در زنان وابسته به سن، پیشرونده و دارای شیوعی بالا هستند. این مطالعه به بررسی میزان شیوع اختلالات عملکرد جنسی و عوامل خطر آن در زنان متاهل مناطق شهری استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است. روش مطالعه: با توجه به پوشش بالای خانوارهای تحت نظارت مراکز بهداشتی درمانی شهری استان، نمونه مورد مطالعه از فهرست زنان متاهل مناطق شهری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و مورد مصاحبه حضوری قرار گرفتند. ابزار بکار برده پرسشنامه ای تهیه شده با استفاده از بررسی متون (با تایید روایی توسط صاحب نظران) بوده و سه بخش مشخصات جمعیتی، شکایات بالینی و تاریخچه فردی را در بر داشت. اختلالات عملکرد جنسی بر اساس طبقه بندی DSM-IV با چهار متغیر «سرد مزاجی، عدم تحریک جنسی، نرسیدن به اوج لذت جنسی و درد هنگام نزدیکی» در قالب سوالاتی منفرد تعریف شدند. بانک داده ها در نرم افزار آماری SPSS ویرایش 13 ایجاد و داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی (در سطح معناداری 0.05) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در مجموع 1540 نفر از زنان مناطق شهری استان مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین سنی زنان مورد مطالعه 33.2±9.4 بوده و بیشتر زنان خانه دار بودند (%84.5). فراوانی اختلالات عملکرد جنسی بترتیب شیوع در زنان عبارت بودند از: سرد مزاجی (%35.1)، درد هنگام نزدیکی (%34.9)، نرسیدن به اوج لذت جنسی (%34.5) و عدم تحریک جنسی (%31.6) تحلیل آماری نشان داد ارتباط آماری معناداری بین متغیر سرد مزاجی با متغیرهای سن  (P=0.02)و سقط عمدی (P=0.002) وجود دارد. ارتباط آماری معناداری بین متغیر عدم تحریک جنسی با هیچیک از متغیرهای زمینه ای مورد مطالعه بدست نیامد. بین متغیر نرسیدن به اوج لذت جنسی با متغیرهای سقط عمدی (P=0.03) و نوع روش بکار برده شده پیشگیری از بارداری (P=0.002) ارتباط آماری معناداری وجود داشت. درد هنگام نزدیکی با متغیرهای سن (P=0.001)، تحصیلات (P=0.001)، شغل (P=0.02)، سن ازدواج (P=0.02)، تعداد بارداری (P=0.001) و سن اولین حاملگی (P=0.01) ارتباط آماری معناداری را نشان داد. همچنین بین تمامی شکایات بالینی با اختلالات عملکرد جنسی ارتباط آماری معناداری بدست آمد (P<0.001). از بین سوالات مرتبط با تاریخچه و عادات فردی، متغیرهای «استرس و فشار روانی بر اثر شغل و وجود مشکل در روابط زناشویی» با تمامی اختلالات عملکرد جنسی در زنان از ارتباطات آماری معناداری برخوردار بودند (0.003 تا P<0.001). نتایج تحلیل رگرسیون: تحلیل رگرسیون اثر متغیرهای زمینه ای بر اختلالات عملکرد جنسی، نشان داد متغیر سن بجز تجربه نرسین به اوج لذت جنسی بر سایر اختلالات عملکرد جنسی دارای اثر بوده است. بعنوان مثال ارتباطات آماری در تجربه درد هنگام نزدیکی عبارت بود از: و OR=0.48 (CI=0.29-0.77) سال 35-31 و OR=1.92 (CI=1.26-2.93): سال 30-26[ OR=0.49 (CI=0.24-0.99) سال ³46 و OR=0.48 (CI=0.28-0.81) سال 45- 36] تحلیل رگرسیون اثر شکایات و علایم بالینی نیز نشان داد متغیر «خشکی واژن» بر تمامی اختلالات عملکرد جنسی تاثیر گذار بوده است. بعنوان مثال ارتباطات آماری در تجربه نرسیدن به اوج لذت جنسی عبارت بود از: [شدید و OR=2.99 (CI=1.75-5.13): متوسط و OR=1.92 (CI=1.26-2.93): خفیف OR=2.65 (CI=1.18-5.97)] تحلیل رگرسیون اثر تاریخچه و عادات فردی نیز نشان داد متغیر «وجود مشکل در روابط زناشویی» بر تمامی اختلالات عملکرد جنسی از ارتباط آماری معناداری برخوردار بوده است. بعنوان مثال ارتباطات آماری در تجربه سرد مزاجی عبارت بود از: [OR=1.91 (CI=1.41-2.61): خیر] بررسی اثر توام متغیرهای زمینه ای - شکایات بالینی و تاریخچه فردی نیز نشان داد که متغیرهای «خشکی واژن» و «وجود مشکل در روابط زناشویی» بر تمامی اختلالات عملکرد جنسی تاثیر گذار بوده اند. ارتباطات آماری بدست آمده در مورد اثر خشکی واژن و مشکل در روابط زناشویی بر تجربه عدم تحریک جنسی بترتیب عبارت بود از: [شدید و OR=4.42 (CI=2.58-7.56): متوسط و OR=2.68 (CI=1.72-4.16): خفیف OR=2.29 (CI=1.03-5.09)] و [OR=1.75 (CI=1.19-2.57: خیر] نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر میزان شیوع بالای اختلالات عملکرد جنسی در زنان مورد مطالعه است. بر اساس نتایج شکایات بالینی بیشترین اثر را بر اختلالات عملکرد جنسی دارا بودند. همچنین اثر متغیر «وجود مشکل در روابط زناشویی» بیانگر تاثیر عوامل روحی - روانی - اجتماعی بر اختلالات عملکرد جنسی در زنان بوده و نیاز به مداخلات مشاوره ای را مطرح می سازد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 682

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1384
تعامل: 
  • بازدید: 

    628
کلیدواژه: 
چکیده: 

این مطالعه مقطعی با رویکردی آینده نگر به منظور تعیین ارزش پیشگویی کیفیت زندگی بر بقای کلی بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شد. در مجموع در 167 بیمار مبتلا به سرطان پستان که در طی سال تقویمی 1376 به بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه نمودند کیفیت زندگی در دو مقطع پیش از تشخیص نهایی و انجام مراحل درمانی اندازه گیری شده و سپس این بیماران از نظر بقای 5 ساله مورد پیگیری قرار گرفتند. پس از مدت 5 سال اطلاعات مربوط به میزان بقا در مورد 128 بیمار موجود بود که از این تعداد 79 بیمار زنده و 49 بیمار فوت شدند و میزان بقای کلی 62% بدست آمد. کیفیت زندگی در نمونه مورد مطالعه با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه استاندارد متعلق به سازمان اروپایی تحقیق و درمان در سرطان (EORTC QLQ-C30) و نیز پرسشنامه ویژه سرطان پستان (EROTC QLQ-BR 23) در دو مرحله پیش از تشخیص و نیز ضمن انجام مراحل درمانی اندازه گرفته شد. با استفاده از تحلیل آماری Cox در مرحله پیش از تشخیص نهایی هیچیک از عوامل وارد شده در معادله (سن، مرحله تشخیص بیماری، وضعیت تاهل، امتیاز عملکرد ECOG و کیفیت زندگی) بر میزان بقا اثر پیشگویی کننده نداشتند. در مقطع زمانی پیگیری (انجام مراحل درمانی) اطلاعات مربوط به 116 بیمار جهت تحلیل آماری در دسترس بود. با استفاده از تحلیل آماری Cox در مقطع زمانی انجام مراحل درمانی پس از همخوان نمودن متغیرهای سن در زمان تشخیص بیماری و مرحله بیماری، نتایج نشان داد که انجام درمان کمکی(Neoadjuvant therapy)  بعنوان درمان اولیه و سطح پایین تر کیفیت زندگی بر میزان بقا دارای اثر پیشگویی کننده بودند. Hazard ratio for neo-adjuvant therapy=12.4, CI 95%=4.9-31.0 p value= 0.0001 and Hazard ratio for quality of life =0.98, CI 95% =0.97-0.99, p value=0.007) یافته های مطالعه نشان دهنده آن است که درمان اولیه و کیفیت زندگی بر میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان پستان دارای اثر پیشگویی کننده است. بنظر میرسد کاربرد دستورالعملهای مدیریتی معتبر و ارتقا کیفیت زندگی در بهبود بقا در بیماران مبتلا به سرطان پستان موثر باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 628

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1385
تعامل: 
  • بازدید: 

    1267
کلیدواژه: 
چکیده: 

مشکلات مربوط به سلامت روان در هر کشوری حتی کشورهایی که بار بیماریهای عفونی در آنها بالا است، حائز اهمیت می باشند. نگرش مردم و دیدگاه برچسب زننده  بر پذیرش تشخیص روانپزشکی و همکاری درمانی از سوی بیمار، سیر و پیش آگهی بیماری، کیفیت زندگی بیماران مبتلا و خانواده های آنان، همچنین سیاستگزاریهای ارایه کنندگان مراقبت های بهداشتی موثرند. مطالعه حاضر بعنوان اولین گام در پرداختن به یکی از مشکلات مهم حیطه سلامت روان در ایران، دانش و نگرش مردم در مورد بیماریهای روانی/ مبتلایان به بیماریهای روانی را مورد بررسی قرار داده است. روش کار: به منظور بررسی دانش و نگرش مردم در مورد بیماریهای روانی/ مبتلایان به بیماریهای روانی، مطالعه ای جمعیت شناختی به روش توصیفی- مقطعی با استفاده از نمونه گیری تصادفی در مناطق 22 گانه شهر تهران انجام شد. دانش و نگرش 1210 تن از ساکنین شهر تهران با استفاده از پرسشنامه ای حاوی سوالات مرتبط - که بر اساس بررسی متون و نقطه نظرات متخصصین بهداشتی مختلف تنظیم شده بود- پس از سنجش اعتبار صوری پرسشنامه، مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: اکثر شرکت کنندگان در مطالعه (57%) دارای دانش متوسط در مورد بیماریهای روانی (پاسخدهی صحیح به حدود نیمی از سئوالات) بودند. 84% پاسخ دهندگان دارای دیدگاههای برچسب زننده قوی در مورد مبتلایان به بیماریهای روانی بودند. علیرغم اینکه 27% پاسخ دهندگان اظهار داشته بودند که به نظر خود زمانی در طول عمر مبتلا به نوعی بیماری روانی بوده اند، فقط 49% آنان مراجعه درمانی داشتند. درک وجود دیدگاههای بر چسب زننده در جامعه بطور چشمگیر با عدم مراجعه درمانی ارتباط داشت (OR=0.04 و P=0.03). رابطه مثبت آماری بین تجربه تماس نزدیک با مبتلایان به بیماریهای روانی و نگرش مثبت نسبت به آنان مشاهده گردید (P=0.005).بحث و نتیجه گیری: مطالعات بسیاری که در دهه های گذشته انجام شده اند نشانگر آنند که نگرش مردم در مورد مبتلایان به بیماریهای روانی بسیار تبعیض آمیز می باشد. یافته های مطالعه حاضر بیانگر لزوم طراحی برنامه هایی جهت ارتقا دانش و نگرش مردم در مورد بیمارهای روانی/ مبتلایان به بیماریهای روانی می باشد.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1267

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    دی 1383
تعامل: 
  • بازدید: 

    908
چکیده: 

گزارش سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد که اختلالات روانی حدود 10% بالغین جامعه را گرفتار کرده اند و بروز این اختلالات رو به تزاید است [1].اصولا دانشجویان به دلیل شرایط خاص دانشجویی از جمله دوری از خانواده، وارد شدن به مجموعه ای بزرگ و پر تنش، مشکلات اقتصادی، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده و… مستعد از دست دادن سلامت روانی بوده و دانشجویان پزشکی ضمن داشتن مشکلات سایر دانشجویان، مشکلات خاص خود (از جمله فشارهای روحی و روانی محیط، برخورد با مسایل و مشکلات بیماران، طول مدت تحصیل و عدم برخورداری از آینده شغلی روشن) را نیز دارا می باشند و به نظر می رسد ایشان بیش از سایر دانشجویان در خطر از دست دادن سلامت روانی هستند. ما در این مطالعه که به روش مقطعی (Cross--Sectional) و با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی GHQ-28 (General Health Questionnaire-28) انجام شده است، اقدام به تعیین وضعیت سلامت روانی وعوامل مرتبط با آن (از جمله سن، جنس، وضعیت تاهل و وضعیت اقتصادی) نمودیم. گروه تحت مطالعه عبارت بودند از 602 نفر (55.7 درصد مرد و 44.3 درصد زن) که به طور تصادفی از بین دانشجویان پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی تهران انتخاب شده بودند.شیوع اختلالات روانی در آنان 40.7 درصد بوده و شیوع این اختلالات با جنس، عدم موفقیت تحصیلی (به طور مرزی) و وضعیت اقتصادی تعیین شده براساس نظر شرکت کننده، ارتباط معنی دار داشته است.این مطالعه نشان داد که شیوع اختلالات روانی در دانشجویان پزشکی بیش از سایر افراد جامعه است. احتمال می رود علت اصلی این اختلاف، شرایط خاص دانشجویان پزشکی باشد. امید است مطالعات آینده به حل این مشکل کمک نماید.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 908

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    بهمن 1389
تعامل: 
  • بازدید: 

    2928
چکیده: 

پرسشنامه های The Fear Avoidance Beliefs Questionnaire (FABQ) وThe Short Form Health Survey-12 (SF-12) به ترتیب از معتبرترین ابزارهای اندازه گیری و ارزیابی دیدگاه های اجتنابی ناشی از درد و کیفیت زندگی در بیماران هستند. اهداف این تحقیق عبارت بودند از:1) ترجمه و تطبیق پرسشنامه FABQ به زبان فارسی و تعیین پایایی (reliability) و اعتبار(validity) نسخه فارسی آن2) تعیین اعتبار ساختاری و پایایی نسخه فارسی پرسشنامهThe Short Form Health Survery-12 (SF-12) این مطالعه از نوع مطالعات متدولوژیک (بررسی آزمون) بود که با استفاده از پرسشنامه های مختلف بر روی بیماران مبتلا به کمردرد انجام شد. مراحل انجام کار به ترتیب زیر بود:الف) ابتدا نسخه فارسی پرسشنامه ها در پنج مرحله به شرح زیر انجام شد.1) پرسشنامه :FABQ1-1) ترجمه پرسشنامه به زبان فارسی توسط دو مترجم حرفه ای2-1) تحلیل و ترکیب ترجمه های فارسی بدست آمده جهت دستیابی به یک نسخه واحد مورد توافق برای مراحل بعدی3-1) :Back Translation برگردان مجدد ترجمه فارسی به زبان انگلیسی توسط دو مترجم حرفه ای دیگر4-1) تبادل نظر با افراد صاحب نظر و در نهایت تهیه نسخه فارسی پرسشنامه ها5-1) تعیین اعتبار صوری که در این مرحله نسخه فارسی پرسشنامه توسط 50 بیمار در سنین و سطوح اجتماعی و شغلی مختلف تکمیل شد و نقطه نظرات آنها در مورد جملات و سووالات پرسشنامه ها جمع آوری و در نسخه فارسی پرسشنامه ها لحاظ شد.2) پرسشنامه :SF-12 پرسشنامه SF-12 از گونه فارسی پرسشنامه SF-36 استخراج شده و در مطالعه حاضر به کار برده شد.ب) روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه های FABQ و:SF-12 1) تعیین اعتبار محتوائی(Content Validity) : به این منظور نظرات متخصصان رشته های مختلف علوم پزشکی در مورد نسخه فارسی پرسشنامه ها جمع آوری شد.2) تعیین اعتبار ساختاری(Construct Validity) : در مورد پرسشنامهFABQ ، ارتباط مقادیر بدست آمده از نسخه فارسی این پرسشنامه با مقادیر بدست آمده از پرسشنامه های Oswestry Disability Index (ODI)، SF-12،Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS) و درد (VAS) مورد آزمون قرار گرفت. برای تعیین اعتبار ساختاری پرسشنامه SF-12، ارتباط مقادیر بدست آمده از نسخه فارسی این پرسشنامه با مقادیر بدست آمده از پرسشنامه های ODI،HADS و درد مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور 200 بیمار مبتلا به کمردرد در این مرحله مورد بررسی قرار گرفتند.3) تعیین پایائی نسخه فارسی پرسشنامه های FABQ و SF-12: به این منظور 30 بیمار نسخه فارسی پرسشنامه FABQ و SF-12 را در دو نوبت و با فاصله زمانی 48 ساعت تکمیل کردند. علاوه بر انجام آزمون پایائی، ثبات درونی (Internal Consistency) پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفا- کرونباخ بررسی شد.با استفاده از آزمون Intraclass Correlation Coefficient (ICC) و آلفا- کرونباخ پایائی و ثبات درونی هر دو پرسشنامه در حد مطلوب بدست آمد. ضریب همبستگی پیرسون بین بخش های جسمانی و شغلی پرسشنامه FABQ و نمره کلی پرسشنامه ODI، نمره اضطراب و افسردگی پرسشنامه HADS و شدت درد در "روز مطالعه و یک هفته قبل" مثبت و در جهت مورد انتظار بدست آمد (P<0.001). ضریب همبستگی پیرسون بین بخش های پرسشنامه FABQ و خرده سنجش های پرسشنامه SF-12 نیز منفی و در جهت مورد انتظار بود .(P<0.001) همچنین بین خرده سنجش های پرسشنامه SF-12 با میزان ناتوانی اندازه گیری شده پرسشنامه ODI، نمره اضطراب و افسردگی پرسشنامه HADS و شدت درد در "روز مطالعه و یک هفته قبل" همبستگی منفی در جهت مورد انتظار مشاهده شد (P<0.001).بر اساس نتایج نسخه فارسی پرسشنامه هایFABQ و SF-12، از اعتبار و پایایی علمی مناسبی برای اندازه گیری دیدگاه های اجتنابی ناشی از درد و کیفیت زندگی در بیماران فارسی زبان مبتلا به کمردرد برخوردار هستند. با توجه به نتایج این تحقیق استفاده از این دو پرسشنامه در تحقیقات بالینی جهت تعیین دیدگاه های اجتنابی ناشی از درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به کمردرد در مراکز درمانی پزشکی، توانبخشی و جراحی جهت ارزیابی درمان های صورت گرفته و در نهایت استانداردسازی وضعیت سلامت بیماران پیشنهاد می شود.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 2928

کارفرما: 

جهاد دانشگاهی

اطلاعات : 
  • تاریخ پایان: 

    1385
تعامل: 
  • بازدید: 

    515
کلیدواژه: 
چکیده: 

بر اساس گزارش جهانی حوادث در سال 2002 بین سال های 1992 تا 2001 حداقل 535416 نفر در جهان جان خود را بر اثر حوادث طبیعی از دست داده اند. ایران در بین کشورهای جهان به لحاظ رخداد بلایای طبیعی رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است. تنها در 50 سال گذشته ایران شاهد 50 زلزله با قدرت بالای 6 ریشتر بوده است که برخی از آنها تلفات و خسارات سنگینی را برجای گذاشته است. مساله مدیریت بلایا تا پیش از زلزله سال 67 در منطقه منجیل و رودبار تنها به شکل مقطعی و محدود مورد توجه قرار گرفته بود. در جریان زلزله رودبار و منجیل نیز بسیاری از خدمات انجام شده مرهون تجارب و مهارت های به دست آمده در طول 8 سال جنگ تحمیلی بود. کمبودهای مشاهده شده در جریان پاسخ به آن حادثه باعث شکل گرفتن تشکل های علمی و فعالیت های اجرایی جهت رفع پاره ای از این نواقص شد. زلزله بامداد پنجم دی ماه 1382 در شهر بم حادثه ای با ابعاد وسیع بود که می توانست میزان آمادگی نهادهای مختلف برای مقابله با یک بلیه طبیعی و توانایی کنترل وضعیت را به محک آزمایش بگذارد. علیرغم حجم عظیم و وسعت عملیات انجام پذیرفته طی مراحل پاسخدهی و تخفیف مشکلات در بم هنوز برخی مشکلات موجود در مدیریت حادثه در نگاه کسانی که طی زلزله سال 1367 و یا حوادث بعدی حضور داشتند آشنا می نمود. مطالعه کیفی حاضر به منظور استخراج و مستندسازی همین تجارب و مشکلات مشاهده شده انجام پذیرفته است. این مطالعه شاید اولین مطالعه کیفی بر روی موضوع مدیریت بلایا نباشد ولی به هر حال محققین امیدوارند که آخرین نیز نباشد؛ چرا که به ازای هر یک نفر که به نوعی چه در صحنه حادثه و چه در تشکیلات ستادی پشت صحنه حضور داشته است تجربه هایی مهم وجود دارد که می تواند بالقوه به برنامه ریزی بهتر، واقع بینانه تر و با کارایی بیشتر منجر شود. اگرچه هدف پژوهشگران در طرح ارایه شده بررسی مشکلات مرتبط با حیطه بهداشت و سلامتی بود ولی باید توجه داشت که برای رسیدن به این منظور با توجه به ابعاد وسیع موضوع سلامت و ارتباط آن با اغلب خدمات ارایه شده در جریان پاسخ به یک حادثه لازم بود تا موضوع با دیدی کل نگر (Holistic) تحت بررسی قرار گیرد و به مسایل مرتبط با خدمات تامین کننده بهداشت و سلامت در بطن مسایل موجود در واکنش صورت پذیرفته و مشکلات مربوطه نگریسته شود.

شاخص‌های تعامل:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 515

litScript
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button