همایش ملی تحقیقات میان رشته ای در مدیریت و علوم انسانی
سال:1403 | دوره:9 |تعداد مقالات:4

این مقاله به بررسی ادغام و تأثیر دانش بومی در آموزش جغرافیا می پردازد، با تمرکز بر فرصت ها و چالش هایی که بها ادغام این دانش در آموزش جغرافیا به وجود می آیند. با گنجاندن دانش محلی در برنامه درسی جغرافیا، دانش آموزان می توانند درک عمیق تری از محیط اطراف خود داشته باشند و ارتباط خود را با جامعه تقویت کنند. با این حال، چالش هایی در ادغام این دانش در برنامه درسی وجود دارد، مانند کمبود منابع و اهمیت رویکردهای حساس فرهنگی. این مطالعه بررسی می کند که چگونه معلمان می توانند به طور موثر دانش بومی را در آموزش جغرافیا تلفیق کنند و از مزایای بالقوه ای که از این ادغام حاصل می شود، استفاده کنند. با پرداختن به این چالش ها، معلمان می توانند محیط یادگیری فراگیرتر و جذاب تری را برای دانش آموزان خود ایجاد کنند.

در دنیای پرالتهاب امروز، میلیون ها نفر به دلیل جنگ، درگیری، آزار و اذیت و فقر مجبور به ترک خانه های خود می شوند و به پناهندگان یا آوارگان تبدیل می شوند. این افراد با چالش های متعددی از جمله دسترسی به حقوق اساسی، امنیت و حمایت روبرو هستند. از منظر حقوقی، پناهندگان و آوارگان تحت کنوانسیون ها و پروتکل های مختلف بین المللی از جمله کنوانسیون 1951 مربوط به وضعیت پناهندگان و پروتکل 1967 آن، حقوقی را دارا هستند. این اسناد حقوقی، حقوقی مانند عدم بازگرداندن به کشوری که در آن مورد آزار قرار می گیرند، حق پناهندگی، دسترسی به آموزش و بهداشت و حق کار را برای پناهندگان تضمین می کند. با این حال، علیرغم وجود این چارچوب های حقوقی، پناهندگان و آوارگان همچنان با چالش های متعددی در دسترسی به حقوق خود روبرو هستند. یکی از بزرگترین چالش ها، فقدان اراده سیاسی برای حمایت از حقوق پناهندگان است. بسیاری از کشورها مایل به پذیرش پناهندگان در خاک خود نیستند و یا منابع کافی برای ارائه حمایت های اساسی به آنها را اختصاص نمی دهند. چالش دیگر، موانع موجود در مسیر پناهندگی است. بسیاری از پناهندگان با فرآیندهای پیچیده و زمان بر برای درخواست پناهندگی روبرو هستند که می تواند منجر به ناتوانی آنها در دسترسی به حمایت های مورد نیازشان شود. علاوه بر این، پناهندگان و آوارگان اغلب با تبعیض و عدم پذیرش در جوامع میزبان روبرو هستند. این امر می تواند منجر به مشکلات متعددی از جمله انزوا، افسردگی و سوء استفاده شود. در کنار چالش های حقوقی، پناهندگان و آوارگان با چالش های بشردوستانه متعددی نیز روبرو هستند. میلیون ها نفر از پناهندگان در شرایط ناامن و غیرانسانی در اردوگاه ها یا محل های اسکان موقت زندگی می کنند. آنها اغلب به غذا، آب، سرپناه و مراقبت های بهداشتی کافی دسترسی ندارند. جنگ و درگیری همچنین می تواند منجر به جدایی خانواده ها، آسیب های روانی و محرومیت از آموزش شود. در نتیجه، حقوق پناهندگان و آوارگان به طور فزاینده ای به یک چالش جهانی تبدیل شده است. برای رسیدگی به این چالش ها، نیاز به تلاش های مشترک از سوی دولت ها، سازمان های بین المللی و جامعه مدنی برای اطمینان از برخورداری پناهندگان و آوارگان از حقوق و حمایت های اساسی آنها وجود دارد.

روان شناسی مثبت نگر که توسط مارتین سلیگمن، روان شناس آمریکایی، مطرح شده است به انسان کمک می کند تا با وجود سختی ها و تاریکی ها، به جنبه های مثبت زندگی توجه کند و امید خود را از دست ندهد و معتقد است که با پرورش این ویژگی ها می توان به خوشبختی و سعادت حقیقی دست یافت. این نظریه شامل 6 فضیلت همه جا حاضر است که در این پژوهش فضیلت «رافت و عشق» در 22 شعر محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر معاصر، مورد بررسی قرار گرفت. باید گفت این فضیلت در تاروپود اشعار شفیعی کدکنی تنیده شده و شاعر با ظرافتی ستودنی رنج، ستم، بی عدالتی و ظلم را به تصویر می کشد و درعین حال مهربانی و عشق را به عنوان راه رهایی از این تاریکی ها معرفی می کند. با واکاوی در دو دفتر شعر «آیینه ای برای صداها» و «هزاره دوم آهوی کوهی» از این شاعر نامدار، می توان گفت فضیلت رافت و عشق در دفتر شعر «آیینه ای برای صداها» مشهودتر و ملموس تر است.

در بسیاری از کشورهای جهان، روابط جنسی میان زن و مرد چنانچه با رضایت طرفین باشد، جرم نبوده و حتی در برخی از کشورها روابط جنسی میان مردان با یکدیگر و زنان با یکدیگر جرم محسوب نمی شود؛ لیکن در دین مبین اسلام، رابطه جنسی میان مرد و زن، در صورتی شرعی و مجاز می باشد که فی مابین زن و مرد، علقه زوجیت وجود داشته باشد و زوجین بدین سبب، محرم یکدیگر باشند، در غیر این صورت، رابطه جنسی ارتکابی، در قالب جرایم زنا و مادون زنا، براساس آیات شریفه قرآن حرام بوده و در قرآن کریم، برای آن مجازات های حد و تعزیر تعیین شده است. در هر شرایطی نیز رابطه جنسی میان مردان چه در قالب لواط و چه در عناوین تفخیذ، مضاجعه، تقبیل و ملامسه حرام بوده و شارع مقدس، شدیدترین نوع مجازات حدی را برای لواط و به تناسب برای سایر جرایم مذکور معین کرده است؛ رابطه جنسی میان دو زن نیز در عنوان مجرمانه مساحقه، جرم محسوب شده و دارای حد شرعی بوده و تقبیل و ملامسه نیز بین زنان همانند مردان دارای مجازات تعزیری می باشد. در صورت تجاوز به عنف، در جرایمی مانند زنا و لواط، مجازات تجاوزگر اعدام خواهد بود و در سایر کشورهای جهان نیز در صورت برقراری رابطه جنسی به عنف و تجاوز، برای تجاوزگر در قوانین موضوعه کشورها، مجازات تعیین شده است