این مقاله به بررسی اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» در حقوق موضوعه و ارتباط آن با قاعده «قبح عقاب بلا بیان» در فقه و کلام اسلامی می پردازد. این دو که به نوعی هم ارز یکدیگر اند، در تلاش برای تنظیم رفتارهای انسانی و حفظ نظم اجتماعی هستند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از میان آثار مکتوب، ابتدا به تحلیل عقلی و عقلایی این اصول در حقوق بشری پرداخته است. در بخش دیگری از مقاله، دیدگاه مرحوم شهید صدر در مسلک «حق الطاعة» مورد بررسی قرار گرفته و این دیدگاه مطرح می شود که قاعده «قبح عقاب بلا بیان» در مورد خداوند متعال می تواند تخصیص بخورد. این تخصیص، با تأکید بر عدل و حکمت الاهی نزد متکلمین و با استناد به ضرورت وجود بیان و اطلاع برای تحقق مسؤولیت و عقاب نزد اصولیین، به عنوان یکی از فروع مسأله «شر» و تحدید عقاب و عذاب الاهی در چارچوبی منطقی و عقلانی مطرح شده است. در نهایت، نتیجه گرفته می شود که هرچند خداوند هرگز مرتکب قبیح نخواهد شد، اما با توجه به ابلاغات پیاپی حجج الاهی، مصداق پیدا کردن عقاب بلا بیان وقوعا محال است، ولو قبیح باشد.