کنفرانس بین المللی مدیریت، گردشگری و تکنولوژی
سال:1399 | دوره:1 |تعداد مقالات:13

دستیابی به رشد و توسعه از آمال همه جوامع و کشورهاست که همواره راه ها و روش های مختلفی جهت تحقق به این هدف مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از این روش های در حال توسعه، عرصه صنعت زمین گردشگری می باشد؛ که در کشور پهناور ایران، با وجود جاذبه های طبیعی پتانسیل های بالقوه ای در این حوزه وجود دارد. استان قم به عنوان کوچکترین استان کشور، دارای پدیده های زمین شناختی طبیعی بی نظیری مانند دریاچه های نمک و حوض سلطان و گنبد نمکی می باشد؛ که علاوه بر جاذبه های گردشگری زمین شناختی باتوجه به خواص و کابردهای درمانی نمک در درمان امراض و بیماری های سیستم تنفسی دارای ظرفیت های ژئوفارموکولوژی و جاذبه های گردشگری سلامت نیز می باشد. توجه به این مهم، و با عنایت به جایگاه فرهنگی این استان در جذب گردشگران مذهبی داخلی و خارجی و حضور بر سر راه های مواصلاتی کشور، می تواند نقش به سزایی در توسعه پایدار این منطقه، رونق اقتصادی و جذب جوانان تحصیل کرده رشته های مرتبط در حوزه گردشگری، زمین شناسی گردشگری و گردشگری سلامت بطور مستقیم به بازار کار وارد نماید.

هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین مدیریت تعارض با فرسودگی شغلی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان لرستان می باشد. روش مورد استفاده دراین تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی– همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان لرستان می باشد، که تعداد آنها برابر با 397=N نفر می باشد. جهت انتخاب نمونه ی آماری، دراین پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعداد 195n= نفر از دو روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و غیراحتمالی دردسترس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از ابزار دو پرسشنامه استاندارد مدیریت تعارض، رابینز (1385) و فرسودگی شغلی، مسلش و جکسون (1999) حاوی 51 سؤال استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه ها ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که حاکی از پایایی در سطح عالی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده از آزمون های کلموگروف – اسمیرنوف برای آزمون نرمال بودن و از آزمون ضریب همبستگی پیرسون جهت آزمون فرضیه ها به کمک نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که بین مدیریت تعارض با فرسودگی شغلی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان لرستان رابطه منفی یا معکوس وجود دارد.

گردشگری پس از صنعت نفت و خودروسازی، سومین صنعت بزرگ جهان به شمار می رود. این صنعت تاثیر بسزایی در درآمدهای ارزی کشورها دارد و به طور حتم در آینده ای نزدیک به صنعت اول جهان تبدیل خواهد شد. صنعتی که درجهت ارتقا و حمایت از این باوراست که هرگردشگر بالقوه «سفیرصلح» است. گردشگری همنشینی مردم با مردم است و به عنوان یک عامل مهم و تاثیرگذار در به هم نزدیک شدن انسان ها در دنیا مطرح است. گردشگری یعنی تقابل میان انسان ها و نه تقابل میان دولت ها. همچنین گردشگری و تروریسم در تضاد با یکدیگر هستند. هرجا تروریسم فعال باشد توریست آنجا را ترک خواهد کرد و هر کجا گردشگری حاکم باشد، تروریسم از آنجا بیرون رانده می شود. به همین خاطر گردشگری تنها صنعتی است که به طور مستقیم با صلح، آرامش و دوستی میان انسان ها و فرهنگ ها در ارتباط است. بنابرین گردشگری یعنی صلح و صلح یعنی گردشگری. در این بین گردشگری سلامت، در کنار رسالت اصلی خود که تامین سلامت جسمی و روحی روانی گردشگر است، می تواند در امر برقراری صلح و سازش میان ملت ها مثمر ثمر باشد.

صنعت سفر و گردش، یکی از بزرگترین صنایع جهانی است و هنوز نیز تغییرات بسیاری را پشت سر می-گذارد. با ظهور و معرفی فناوری جدید اینترنت، وظیفه سنتی دفاتر خدامات مسافرتی به عنوان برنامه ریزان تور و عاملین فروش برای عرضه کنندگان بسته های سفر، مورد تهدید واقع شده است. هدف مقاله نقش مدیریت بازاریابی داخلی بر رضایت مشتری و کیفیت خدمات کارکنان (مطالعه موردی: دفاتر خدمات مسافرتی تهران) است. تحقیق حاضر براساس هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این بررسی کارکنان دفاتر خدمات مسافرتی شهر تهران و مشتریانی است که از خدمات این دفاتر استفاده کرده اند. تعداد نمونه گروه اول (مشتریان) 120و گروه دوم(کارکنان) 200 نفر هستند. برای بررسی رابطه بین متغییرها از تحلیل رگرسیون و همبستگی مبتنی بر نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل داده های تحقیق حاکی از تاثیر مثبت مدیریت بازاریابی داخلی بر رضایت مشتری و کیفیت خدمات در دفاتر خدمات مسافرتی شهر تهران است.

موضوع مقاله: ارزش ویژه برند گردشگری سلامت عبارت ا ست از مجموعه دارایی ها (یا بدهی های ) برند در رابطه با نام و سمبل مقصد گردشگری که موجب تغییراتی در ارزش خدمات و تجاربی که در آنجا تعیین می شود فراهم می گردد. با توجه به خصوصیات و ظرفبت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مقاصد گردشگری ایران، در این پژوهش سعی شده است، الگویی برای ارزش ویژه برند در گردشگری سلامت برگرفته از مدل آکر که با توجه به شرایط ایران و بررسی های انجام شده بدست آمده است، ارائه گردد. روش تحقیق: در این تحقیق ابتدا به روش فراترکیب تحقیقات پیشین در این رابطه مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. سپس رو آمیخته که شامل روش کیفی و کمی می باشد اعمال شده است. ابتدا با نظریه داده بنیاد و با نرم افزار MAXQDA18 و سپس با استفاده از روش معادلات ساختاری و با نرم افزار SMArtPLS روی داده ها تحلیل صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش برای بخش کیفی خبرگان شامل اساتید رشته بازاریابی و متخصصین گردشگری سلامت، و در بخش کمی استفاده کنندگان خارجی خدمات گردشگری سلامت در ایران می باشند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارزش ویژه برند بیمارستان تحت تأثیر مستقیم آگاهی از برند، تداعی برند، کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند، مسوولیت اجتماعی، ارزش شرکت، ارزش مشتری میباشد. در نتیجه در سطح کلان کشور سرمایه گذاری در این بخش و برندسازی و توجه به ارزش ویژه برند گردشگری سلامت می تواند ایران را به یکی از بهترین مقاصد گردشگری سلامت در جهان تبدیل نماید.

این تحقیق با هدف انتخاب تأمین کنندگان برتر در برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات برمبنای جنبه های ملموس و غیر ملموس در شرکت همراه اول انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعة آماری تحقیق تعداد 15 نفر از خبرگان شرکت همراه اول است. در ابتدا پرسشنامه دلفی در میان خبرگان توزیع شده و زیرمعیارهای تحقیق غربال شدند. در ادامه طی توزیع پرسشنامه مقایسات زوجی، معیارهای اصلی و زیرمعیارهای تحقیق وزندهی شدند. در میان معیارهای اصلی؛ معیار جنبه های غیرملموس با وزن نرمال شده 701/0 دارای اولویت نخست می باشد. همچنین در میان زیرمعیارهای تحقیق نیز، سه اولویت نخست را بترتیب زیرمعیارهای مالی، سهم بازار و قیمت/هزینه به خود اختصاص داده اند. در نهایت نیز به منظور رتبه بندی تامین کنندگان برتر برای برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات شرکت همراه اول پرسشنامه کوپراس درمیان خبرگان توزیع شد. با توجه به نتایج بدست آمده از تکنیک کوپراس اولویت تامین کنندگان بترتیب برابر است با شرکت های؛ ناک، امن افزار و بهسا.

هدف پژوهش حاضر، تحلیل تاثیر عوامل تعیین کننده حفظ مشتری در محیط های مجازی بر قصد خرید مشتریان در زمینه خدمات گردشگری با توجه به نقش خطر درک شده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را مشتریان دریافت کننده خدمات اینترنتی مرتبط با گردشگری از موسسات توریستی استان مازندران تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین و نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده گردید که روایی آنها توسط خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد عوامل تعیین کننده حفظ مشتری در محیط های مجازی بر قصد خرید مشتریان در زمینه خدمات گردشگری با توجه به نقش خطرات ادراک شده اثرگذاری معناداری دارند.

نقش کارمندان در خلق تجربه مشتری در صنایع خدماتی بسیار مهم است. تجربه ای که مشتری از برند به دست می آورد، شدیداً تحت تاثیر نوع تعاملات و ارتباطات با کارمندان است. بنابراین اینکه کارمندان در چه سطحی اقدام به برقراری ارتباط با مشتری کنند و اینکه آیا رفتارهایی فراتر از حد وظایف خود را بروز دهند، مفهومی کلیدی در تعیین موفقیت برند در ایجاد تجربه ای ماندگار است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر رهبری برند و برندگذاری داخلی بر رفتار شهروندی برند با نقش میانجی دانش برند در مجموعه هتل های بین المللی پارس است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت در دسته ی تحقیقات توصیفی قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش، کارمندان مجموعه هتل های بین المللی پارس هستند که تعداد 247 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود و از روش تکنیک معادلات ساختاری، آزمون سوبل و تحلیل همبستگی زیرگروه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که برندگذاری داخلی و رهبری برند از طریق دانش برند بر رفتار شهروندی برند تاثیر مثبتی دارند. همچنین نتایج نشان داد که کارمندان با سابقه ی کاری پایین تر، بیشتر تمایل به افزایش میزان دانش برند خود داشتند.

بازار صنعت گردشگری سلامت به عنوان یکی از صنایع سودآور و رقابتی در سراسر جهان شناخته شده است. استفاده از تکنیک های بازاریابی مثل تصویر سازی مثبت از مقصد گردشگری سلامت می_تواند ابزاری قدرتمند در جذب استفاده کنندگان از خدمات گردشگری سلامت باشد. وجود شهروندانی راضی که هویتی با ثبات برای شهر ایجاد می کنند و قدرتمندانه از برند شهر دفاع می کنند می تواند تضمین کننده موفقیت برنامه های برندینگ باشد. هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر در رضایت یا عدم رضایت شهروندان از گسترش گردشگری سلامت و ارائه پیشنهاد در جهت افزایش این رضایت و همسویی منافع شهروندان به عنوان ذینفع در این صنعت به کمک روش تحقیق تحلیل محتوای مضمون و مصاحبه با شهروندان شهر مشهد در سال 1398 به عنوان یکی از شهرهای پذیرنده گردشگر سلامت در ایران بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها بیانگر سه مضمون اصلی دغدغه های مربوط به سلامتی، دغدغه های مربوط به مسائل اقتصاد و دغدغه های امنیتی بود.

پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل موثر بر خدمات دیجیتال گردشگری در اصفهان انجام شده است. در این راستا با مد نظر قرار دادن روش توصیفی-پیمایشی، مدلی کمی مبتنی بر رویکرد تحلیلی سلسله مراتبی-فازی FAHP ارائه گردید. جامعه آماری این کار پژوهشی مصاحبه با 10 متخصص فعال در زمینه گردشگری دیجیتال در شهر اصفهان انتخاب شد. در این کار پژوهشی از رویکرد خبرگی و به واسطه پرسشنامه مبتنی بر روند تحلیل زوجی که محقق ساخته است، اقدام به تهیه داده ها و اطلاعات مورد نیاز شده است. معیارهای اصلی بررسی کیفیت خدمات دیجیتال گردشگری مدل بوی گوکان و همکاران 2019 برای ارزیابی؛ شامل مولفه های ناملموس، قابلیت اعتماد، روابط متقابل، قابلیت اطمینان دیجیتال و تجربه دیجیتال می باشد. پس از تحلیل فازی که توسط جعبه ابزار مربوطه در نرم افزار متلب؛ معیارها و زیرمعیارها بصورت سلسله مراتبی تحلیل و ضرایب تاثیر برآورد شده در ماتریس های اولیه توسط ضرایب تاثیر فازی اصلاح شده است. یافته های حاصل از بررسی ماتریس نهایی تصمیم نشان دهنده سازگاری تمامی ماتریس های تصمیم نهایی می باشد. برپایه نتایج حاصل از این ماتریس، قابلیت اطمینان دیجیتال و تجربه دیجیتال بیشترین و کمترین تاثیرات را بر مدل برنامه ریزی خدمات گردشگری دیجیتال دارند. یافته ها نشان داده اند که، محور اصلی برای تبیین کیفیت خدمات دیجیتال در عرصه گردشگری، تمرکز بر روی مولفه های امنیت فضای مجازی، حریم خصوصی و قابلیت اطمینان بوده، چرا که بر اساس آن می توان نتایج مطلوبی را در ارائه خدمات عمومی به صورت دیجیتال از کاربران دریافت نمود.

هدف این تحقیق، ارزیابی و تحلیل کیفیت خدمات شرکت بیمه مورد بررسی و رده بندی اولویت های بهبود خدمات ارائه شده بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه بیمه-گذاران بودند. حجم نمونه برابر 151نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. نتایج تحلیل اکتشافی در این پژوهش لزوم بازنگری در چارت سازمانی شرکت های بیمه را به منظور دستیابی به مزیت رقابتی در زمینه کیفیت عملکردی خدمات؛ از طریق تشکیل واحد ادهوکراسی جدید متشکل از 1-واحد IT2-معاونت بازاریابی و شبکه فروش شامل ( واحدهای صدور، تحقیق وتوسعه، مدیریت منابع انسانی و مدیریت روابط عمومی وتبلیغات) 3-خدمات پس از فروش و CRM (واحدهای ثابت و سیار پرداخت خسارت و CRM) را متذکر می سازد. نمره اهمیت و نمره کیفیت خدمات ارائه شده و اولویت بندی اهمیت و کیفیت خدمات ارائه شده تعیین گردید. خدمتی که کیفیت آن بیشتر از حد انتظار مشتریان باشد شناسایی نشد. نتایج آزمون T زوجی نیز، معنی داری تفاوت مشاهده شده بین میانگین اهمیت و عملکرد تمامی 17گویه را تایید کرد. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس IPA، لزوم انجام اقدامات اصلاحی فوری در حوزه ی خدمات واحد سیار خسارت و واحد ارتباط با مشتریان CRM)) را ایجاب می کند. و درنهایت رده بندی اولویت های بهبود مربوط به 17 خدمت شرکت بیمه ی مورد بررسی با استفاده از ماتریس IPA ارائه شده است.

منافع عامه یک هدف کلی و جهانی مطرح شده ای است که مهمترین رکن اصلی و اساسی اهداف در عملکرد مدیریت دولتی میباشد که در دستگاه، سازمانها و نهادها درمسائل و امورات مختلف که شامل حوزه های: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشت و سلامت، آموزش، عدالت و. . . میباشد که تمامی این عوامل ذکرشده بوسیله ی قوای سه گانه، مجریان سیاسی و سایر خط مشی گذاران، تصمیم گرفته و بوسیله کارکنان بوروکراسی باتوجه به موازین اجتماعی، اخلاقی، قوانین و مقررات جامعه بصورت یک سیستم نظامند و هدفدار عمل می نمایند که در این مقاله با تعاریف و معیارها به آن اشاره می نماییم.

هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش تعدیل گر نماد اعتماد الکترونیکی در تاثیر بازاریابی اخلاقی بر اعتماد به برند، وفاداری به برند، تمایل به خرید و قصد خرید مجدد مصرف کننده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین و نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های اعتماد الکترونیکی ویو و همکاران (2009)، بازاریابی اخلاقی صفری و همکاران (1396)، تمایل به خرید هسو و لین(2015)، اعتماد به برند لاروچ و همکاران(2012)، قصد خرید مجدد کو و همکاران(2009) و وفاداری به برند کایامن و آراسلی(2007)استفاده گردید که روایی آنها توسط خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بازاریابی اخلاقی بر اعتماد به برند، وفاداری به برند، تمایل به خرید و قصد خرید مجدد تاثیر مثبت و معناداری دارد. بازاریابی اخلاقی بر اعتماد به برند، وفاداری به برند، تمایل به خرید و قصد خرید مجدد با توجه به نقش تعدیل گری نماد اعتماد الکترونیکی تاثیر مثبت و معناداری دارد.