مقدمه کارآفرینی عامل اصلی ایجاد خلاقیت و نوآوری است که فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از این فرصتهاست. با پیچیده تر شدن روز افزون جوامع امروزی رسالت سازمانها در جهت برآوردن انتظارات افراد جامعه روزبه روز اهمیت بیشتری پیدا میکند و نقش انسان در رسیدن به اهداف سازمان به عنوان یک عامل نوآوری پررنگتر میشود(نجاتی، 1396 ). کارآفرینی و به تبع آن کارآفرینی سازمانی، پدیده ای پیچیده و چندبعدی است و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. نهادینه کردن کارآفرینی در سازمان ها، به ویژه سازمان های دولتی مستلزم رویکردی سامانمند، واقع گرایانه و بلندمدت است و رویکردهای جزئی و کوتاه مدت کارساز و مفید نخواهند بود. کارآفرینی سازمانی پدیده چندبعدی بوده و بعضی از ابعاد آن سرمایه گذاری مخاطره آمیز، کارآفرینی درون سازمانی و بازسازی راهبردی است. سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی بر ایجاد کسب وکارهای جدید در داخل یا خارج شرکت تمرکز دارد. کارآفرینی درون سازمانی بر افرادی که موجب ایجاد کارآفرینی در سازمان می شود تمرکز دارد و بازسازی راهبردی بر فرمول سازی مجدد راهبرد، سازمان دهی مجدد و تغییر سازمانی که منجر به ترکیب منابع می شود تمرکز داشته و نتیجه آن اغلب مزیت رقابتی است(افلاکی فرد و همکاران، 1398 ).