بخش در خور توجهی از مباحث فقه اسلامی درباره روابط گوناگون مسلمانان با پیروان دیگر مذاهب است. یکی از این روابط - که همواره مورد مناقشه جدی فقها قرار گرفته - رابطه زناشویی است. برخی آن را به طور کلی ممنوع دانسته و برخی آن را به گونه ای محدود پذیرفته و برخی نیز آن را به طور کلی جایز شمرده اند. بی شک پرداختن به این موضوع در زمان ما که اصل حاکم بر جهان آزادی در روابط زناشویی بدون در نظر گرفتن مذهب است (ماده شانزدهم حقوق بشر) بیش از گذشته اهمیت یافته است. نگارنده در این مقاله، نخست به بیان آرا فقهای مسلمانان (امامی، زیدی و اهل سنت) و سپس به بررسی موضع قانون مدنی و احوال شخصیه در ایران و کشورهای مهم اسلامی می پردازد. آنگاه پس از شرح ادله هر دسته از فقها، آن را به گونه ای اجتهادی نقد می کند، و پس از پیرایش ادله قائلان به جواز مطلق این نظریه را بر می گزیند و به گونه ای ابتکاری از آن دفاع می نماید. همچنین نگارنده فلسفه این حکم را یادآور می شود، و سپس حقوق زوجه غیر مسلمان را در قیاس با زوجه مسلمان بررسی می کند، که در جای خود تازگی دارد.