علاوه بر تمام مقالات مروری که تا کنون در مجله دانشگاه پیرامون آن ها صحبت کرده ایم [10-1]، یکی دیگر از انواع جالب مقالات مروری که توسط پژوهشگران در حوزه سلامت به رشته تحریر در می آید با عنوان؛ مطالعات مختلط مروری (Mixed studies review) نامیده می شود. این مطالعات، از دو جزء مجزا شامل یک مطالعه مروری، همراه با یک مطالعه کیفی (Qualitative study)، تشکیل می شوند [11]. در جزء مروری مطالعه، محققین سعی می کنند که با انجام یک مطالعه نظام مند، نه تنها استراتژی جستجوی خود را به دقت شرح دهند، بلکه معیارهای ورود و خروج مقالات پژوهشی به مطالعه خود و شیوه سنجش میزان کیفیت آن ها را نیز با دقت تشریح نمایند. این مطالعات که معمولاً برای مطالعه میزان اثرگذاری یک استراتژی پیشگیرانه به کار می روند، نشان خواهند داد که جمع بندی مطالعات موجود، تا چه اندازه این استراتژی پیشگیرانه را موفقیت آمیز قلمداد می نمایند. جمع بندی مقالات در این مرحله، معمولاً به صورت کیفی و در قالب یک یا چند جدول ارائه خواهد شد [11]. جزء دوم این مطالعات مختلط مروری، معمولاً از یک مطالعه کیفی تشکیل می شود. در این مرحله، محققین با بهره گیری از روش های مطالعات کیفی با چند نفر از ذی نفعان مهم در موضوع مورد نظر، مصاحبه کرده و نظرات آن ها را پیرامون میزان موفقیت استراتژی پیشگیری مورد نظر، نقاط قوت و نقاط ضعف آن، جویا خواهند شد. آن ها همچنین ممکن است نظرات ذی نفعان را در خصوص ایجاد تغییرات لازم برای افزایش میزان موفقیت استراتژی مورد نظر نیز مورد پرس و جو قرار دهند. به این ترتیب، در این قبیل مطالعات، جزء مروری تکمیل کننده جزء کیفی مطالعه خواهد بود [11]. از این رو، مطالعات مختلط مروری می توانند در صورتی که به خوبی طراحی شوند، دیدگاه های کامل تری را پیرامون استراتژی پیشگیرانه مورد نظر، در مقایسه با یک مقاله مروری تنها، برای خوانندگان خود به ارمغان آورند. برای نمونه، این مطالعات با موفقیت در زمینه مداخلات تغییر رفتار در بازماندگان سرطان کولورکتال [12] و تجربه امیدواری در والدین کودکان مبتلا به سرطان [13]، به کار رفته اند. با این وجود، استاندارد دقیقی برای این مطالعات هنوز تعریف نشده است. به ویژه بر روی این نکته بحث می شود که آیا باید جز مروری را اول انجام داد و یا جزء کیفی را؟ یا این که هر دو جزء را همزمان با هم انجام داد و سپس در یک نقطه از زمان، نتایج هر دو مطالعه را در هم ادغام و سپس گزارش نمود. هر کدام از این رویکردها می توانند مزایا و معایب خود را داشته و از همین رو، موافقین و مخالفین خاص خود را دارند [11]. با این وجود، به نظر راقم این سطور، انجام جزء مروری مطالعه در مرحله اول، رویکرد مناسب تری است. چرا که در این روش، محققین ابتدا به یک جمع بندی خردمندانه از دانش موجود خواهند رسید. نه تنها میزان موفقیت استراتژی مورد نظر، بلکه نقاط قوت و ضعف آن و شیوه های تغییر در استراتژی را نیز مشخص خواهند کرد. مجموعه این دانش سبب خواهد شد که آن ها بتوانند سؤالات مورد نظر در بخش کیفی مطالعه خود را، با آگاهی و دقت بیشتری طراحی نمایند. این نکته سبب خواهد شد که جزء کیفی مطالعه، نتایج قوی تری را به همراه داشته باشد.