این مقاله متکفل اشاراتی در باب نسبت «مدرنیته» و «مطالعات دینی» است. بدین منظور ضمن بحثی در باره مفهوم «دین» در «مطالعات دینی» جدید، از داعیه علمی بودن مطالعات دینی جدید و نیز نوع زبان و اهمیت تاریخ در این مطالعات سخن می رود و تلویحا به تمایز مطالعات دینی جدید با آن چه در سنت الهیات، کلام و علوم دینی خوانده می شد، نیز اشاره می شود.