علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران
سال:1394 | دوره:25 | شماره:1 |تعداد مقالات:11

فارماکوژنومیک در زمینه سرطان هم چنان به عنوان مناسب ترین راهکار برای درمان فردی بیماران در نظر گرفته می شود، اگرچه تاکنون کاربرد بالینی آنها به چند ژن محدود بوده است. در شماری از سرطان هارابطه بین ژنوتیپ و نتایج بالینی امیدبخش بوده است، اما از آن جا که اغلب مطالعات فارماکوژنومیک جاری به نقش در حال ظهور سلول های بنیادی سرطانی (cancer stem cells, CSCs) در حساسیت و مقاومت در برابر دارو ها توجهی نداشته است، نتایج پرفروغی حاصل نگردیده است. سلول های بنیادی سرطانی به عنوان یک ریز جمعیت سلولی در تومورها، ظاهرا تنها سلول های آغاز کننده تومور های سرطانی در یک بدخیمی هستند و به همین دلیل در راس رده بندی سلول های سرطانی قرار می گیرند. با این حال، مطالعات فارماکوژنومیکی تفاوت های ژنتیکی موجود در مسیر های پیام رسانی ویژه ای که در این سلول ها به نحو متمایزی از دیگر سلول ها فعالتر است، نادیده گرفته است. افزون بر این، در بسیاری از بدخیمی ها، سلول های بنیادی سرطانی نشان دهنده یک زیرجمعیت نادر است. بنابراین، کل نیمرخ بیانی تومورها ممکن است در اصل تحت تاثیر الگوهای بیانی سلول های بنیادی سرطانی باشند. در این مقاله مروری، شواهد موجود در مقامت دارویی سلول های بنیادی سرطانی مورد بررسی قرارگرفته و نشان داده شده است که چگونه تغییرات ژنتیکی رایج در ژن های مربوط به سلول های بنیادی سرطانی ممکن است پیش بینی کننده پاسخ فرد به عامل های ضد سرطانی باشد. هم چنین، دیدگاه ها و راهکارهای جدید در شناسایی این سلول ها مورد بحث قرار گرفته است.

سابقه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شایع ترین دلیل نازایی و اختلال اندوکرینی در زنان به دلیل عدم تخمک گذاری است. سیلیمارین دارای خاصیت ضدالتهابی و تعدیل کننده سیستم ایمنی میباشد. دراین مطالعه، اثر سیلیمارین بر رت های مبتلا به PCOS مطالعه گردید.روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 144 سر رت ویستار ماده بالغ به گروه های کنترل، شاهد، PCOS و تیمارشده با سیلیمارین تقسیم شدند. القای سندرم درطول مدت 60 روز به واسطه تزریق تک مرحله ای و زیرپوستی 2 میلی گرم استرادیول ولرات به هر رت صورت گرفت. پس از القای سندرم، سیلیمارین به میزان mg/kg BW 20، 50، 100، 200 و 300 به صورت درون صفاقی تزریق گردید. گروه شاهد DMSO و کنترل هیچ تزریقی دریافت نکرد. پس ازده روز تزریق سیلیمارین، رت ها کشته و سرم و تخمدان نمونه ها به منظور بررسی تغییرات هیستولوژیک و سرلوژیک جمع آوری شد و با استفاده ازروش ANOVA یک طرفه نرم افزار Instat آزمون شدند و P<0.05 سطح معنی دار در نظرگرفته شد.یافته ها: القای PCOS سبب ایجاد کیست های فولیکولی، تکوین غیرطبیعی فولیکول ها و افزایش سطح اندروژن ها نسبت به گروه کنترل شد. سیلیمارین سبب کاهش تعداد کیست ها و ضخامت غلاف فولیکولی و همچنین موجب تعدیل سطح هورمون ها و تکوین فولیکول ها در رت ها نسبت به گروه PCOS شد.نتیجه گیری: سیلیمارین می تواند علایم بافتی و هورمونی PCOS را که منجربه کاهش میزان تخمک گذاری می شود، کاهش دهد و اثر حفاظت کنندگی بر بافت تخمدان داشته باشد. احتمال می رود این توانایی به دلیل اثرات آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی سیلیمارین باشد که سبب کاهش تعداد کیست ها و تکوین طبیعی فولیکول ها می گردد.

سابقه و هدف: سوختگی به عنوان یکی از پدیده های فیزیکی و شیمیایی، عامل بسیاری از ناراحتی ها و مرگ و میر در جهان محسوب می گردد. هدف این پژوهش، بررسی اثر عصاره گیاه Cinnamon zeylanicum بر ترمیم زخم سوختگی در موش های صحرایی غیردیابتی و دیابتی با دو روش موضعی و تزریقی بود.روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 2 گروه کلی زخم سوختگی غیردیابتی و دیابتی تقسیم شدند که هر گروه به 4 زیر گروه تقسیم شدند. زخم از طریق قرار دادن مهر آهنی داغ بر روی پوست ایجاد شد. طول مدت آزمایش 21 روز بود. در پایان هر هفته عکس و اندازه گیری از زخم ها تهیه شد.یافته ها: در گروه دیابتی کنترل و درمان موضعی در روز 14 ام کاهش معنی داری در سطح زخم نسبت به گروه دیابتی دریافت کننده عصاره مشاهده شد. در گروه سالم و دیابتی درمان موضعی در روز 7، 14 و 21 کاهش معنی داری در گروه سالم درمان مشاهده شد. در گروه های تزریقی سالم درمان و کنترل در روز 7 و 14 کاهش معنی داری نسبت به گروه سالم کنترل مشاهده شد.نتیجه گیری: عصاره گیاه Cinnamon zeylanicum موجب تسریع بهبودی زخم سوختگی می شود. این تسریع در گروه غیردیابتی نسبت به گروه دیابتی بیشتر است. روش تزریقی نیز موثر است که احتمالا می تواند به علت جذب بیشتر سینام آلدئید و اوژنول موجود در عصاره در اثر تزریق نسبت به درمان موضعی باشد.

سابقه و هدف: ایسکمی مغزی یک معضل بزرگ جهانی است که سبب آسیب های شدید به ویژه به ناحیهCA1 هیپوکامپ می گردد. از این رو داروهای بلوک کننده های کانال کلسیمی نظیر وراپامیل از نظر محافظت بافت عصبی مهم هستند. در این تحقیق، اثر حفاظتی وراپامیل بر روی سلول های هرمی ناحیه CA1 هیپوکامپ رت نر مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسی: این مطالعه تجربی، بر روی 24 رت نر بالغ نژاد ویستار به وزن 300-250 گرم در چهار گروه شاهد، ایسکمی، حامل و درمان انجام شد. القا ایسکمی توسط بستن شریان کاروتید مشترک دو سمت به مدت 20 دقیقه و رپرفیوژن متعاقب آن انجام شد. گروه درمان یک ساعت قبل و یک ساعت بعد از ایسکمی 10mg/kg وراپامیل به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. پس از مقطع گیری از مغز موش ها رنگ آمیزی با روش نیسل انجام شد. یافته ها با استفاده آزمون ANOVA و تست توکی ارزیابی شدند.یافته ها: تعداد سلول های هرمی سالم ناحیه CA1 هیپوکامپ در گروه درمان نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت، در حالی که تعداد سلول های هرمی سالم در گروه ایسکمی و حامل کاهش یافته و نسبت به گروه شاهد معنی دار بود. تزریق 10mg/kg وراپامیل توانست از آسیب سلول های هرمی ناحیه CA1 هیپوکامپ رت متعاقب ایسکمی/ ریپرفیوژن گذرا جلوگیری کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از وراپامیل با دوز mg/kg 10 بتواند از شدت ضایعات ناحیه CA1 هیپوکامپ به دنبال ایسکمی/ ریپرفیوژن گذرای مغزی موش صحرایی بکاهد.

سابقه و هدف: رده سلولی فئوکروسیتوما (PC12) در شرایط کشت آزمایشگاهی و تحت تاثیر فاکتورهای القایی به سلول هایی با مورفولوژی شبه عصبی تبدیل می شود. محققین نشان دادند که فاکتورهای رشد از جمله فاکتور رشد عصبی (NGF) و فاکتور رشد فیبروبلاستی (bFGF) در فرایندهای مختلفی از جمله تکثیر، بقا و تمایز این سلول ها موثر می باشند. بررسی ها نشان می دهد که داربست های منفذدار قابل تخریب با تشکیل بستری مناسب در روند تمایز سلول های PC12 موثر می باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش داربست نانوفیبر PCL/gelatin) پلی کاپرولاکتون/ژلاتین) در تمایز عصبی سلول های PC12 بود.روش بررسی: در این مطالعه بنیادی-کاربردی، سلول های PC12 برداربست نانوفیبر ساخته شده از PCL/gelatin با نسبت 7:3 تحت تاثیر محیط تمایز عصبی همراه با فاکتورهای رشد کشت داده شدند. بیان ژن های عصبی از جمله Nestin و Map2 (Microtubule-associated protein 2) با استفاده از تست های RT-PCR و ایمونوسیتوشیمی مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات مورفولوژی با میکروسکوپ نوری و بررسی های فراساختاری با میکروسکوپ الکترونی انجام گرفت.یافته ها: سلول های PC12 توانستند به طور کارامدی به سلول های شبه عصبی در شرایط کشت بر داربستPCL/gelatin تمایز یابند و این داربست هیچ گونه اثر منفی و سمیتی بر سلول های PC12 نداشت.نتیجه گیری: استفاده از مهندسی بافت گامی موثر در جهت یافتن روش های نوین و کارامد در تولید سلول های عصبی با کارایی بالا به منظور درمان بیماری های عصبی از جمله پارکینسون، ضایعات نخاعی و گلوکوما محسوب می شود.

سابقه و هدف: از آنجایی که سمیت سلولی و خواص ضدمیکروبی دو عامل ضروری در زخم بندهای پیشرفته محسوب میگردند، تحقیقات بسیاری جهت معرفی و کاربرد موادی با این خصوصیات انجام گرفته است. هدف این تحقیق، استخراج ماده ارزشمند کراتین از ضایعات موی انسان و تبدیل آن به داربستی نانولیفی جهت دستیابی به خصوصیات ضدمیکروبی ارتقا یافته و حداقل سمیت سلولی بود.روش بررسی: کراتین به وسیله روشی قلیایی استخراج و از طریق الکتروفورز (SDS-PAGE) مشخصه سازی گردید. کراتین استخراج شده با غلظت های مختلف به همراه پلیمر پلی وینیل الکل و نانوذرات نقره از طریق روش الکتروریسی به داربستهای نانولیفی تبدیل شد. میکروسکوپ الکترونی پویشی، آزمون ضدمیکروبی (AATCC100-2004) و آزمون MTT بصورت مستقیم (ISO10993-5) بترتیب جهت بررسی مورفولوژی،سنجش فعالیت ضدمیکروبی و سازگاری سلولی داربست ها به کار رفتند.یافته ها: کراتین استخراج شده با وزن مولکولی kDa 65-56 در ماده استخراج شده مشاهده گردید. داربست هایی سه بعدی از نانو الیاف با قطری در محدوده 180-90nm حاوی غلظتهای متفاوت از کراتین با موفقیت تولید شدند. با افزایش غلظت کراتین در داربست های نانولیفی اثر ممانعتی در برابر باکتری های گرم منفی Escherichia_coli (ATCC8793) و گرم مثبت Staphylococcus_aureus (ATCC6538) به مقدار قابل توجهی ارتقا یاقت. با حضور کراتین عدم سمیت سلولی داربست ها در مقایسه با نمونه شاهد به مقدار 21% افزایش نشان داد.نتیجه گیری: ماده ارزشمند کراتین با روش قلیایی از منبعی اقتصادی استخراج گردید. درکنار خصوصیات ذاتی و اثبات شده کراتین نظیر سازگاری با پوست انسان، داربستهای حاوی این ماده خصوصیات ضدمیکروبی و عدم سمیت سلولی ارتقا یافته‫ای از خود نشان دادند که باعث می‫شود بعنوان کاندیدی بالقوه جهت کاربری در زخم بندهای پیشرفته مطرح گردد.

سابقه و هدف: یکی ازانواع منابع پرتوزای پزشکی اتاق عمل، دستگاه فلوروسکوپی است که دراعمال جراحی گوناگون کاربرد دارد. به دلیل این که دیوارهای اتاق عمل سرب کوبی نشده اند، این تحقیق بر آن است تا میزان تشعشع دریافتی را در اتاق مجاور اتاق فلوروسکوپی بسنجند.روش بررسی: دراین تحقیق پس از تصادفی سازی، میزان اشعه ایکس در 40 عمل ارولوژی در مدت دو ماه، در فاصله 0.5 متری، اتاق همجوار (3.50 متری) و فاصله 30 متری (دز زمینه ای) توسط12 تراشه ترمولومینسانس به طور همزمان اندازه گیری شدند و با آزمون t مستقل با یکدیگر مقایسه گردیدند.یافته ها: زمان کل فلوروسکوپی 66.90 دقیقه و میانگین ولتاژ به کار رفته 76.38 کیلوولت بود. میانگین مجموع تشعشع دریافتی برای 40 رویه، در فاصله 0.5 متری 0.188±0.426 با حداقل 0.260 و حداکثر 0.689 میلی سیورت بود، در حالی که میزان تشعشع دریافتی در اتاق مجاور صفر بود. بین فاصله 0.5 متری با اتاق همجوار از نظر میزان دریافت تشعشع تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (p<0.05)نتیجه گیری: میزان تشعشع دریافتی در فاصله نیم متری بالا بود و در صورت نیاز به قرارگیری در این وضعیت، باید نکات ایمنی را رعایت نمود. در ضمن، میزان تشعشع دریافتی در اتاق همجوار همانند دز زمینه ای صفر بود که نشان دهنده ایمن بودن کار در اتاق های همجوار با اتاق فلوروسکوپی است.

چکیده مقاله: سابقه و هدف: هوش یکی از مهم ترین تفاوت های فردی در بین افراد جامعه است. هوش معنوی، عملکرد همراه با بصیرت، ملایمت و مهربانی با حفظ آرامش درونی و بیرونی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی با خود کنترلی و مکانیسم های دفاعی در دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه در شهر مهران بود.روش بررسی: در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی، کلیه دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه شهر مهران به تعداد 108 نفر بررسی شدند. از پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده برای سنجش هوش معنوی، پرسشنامه مکانیسم های دفاعی حسینی برای سنجش مکانیسم های دفاعی و پرسشنامه خود کنترلی تانجنی برای سنجش خودکنترلی دانش آموزان استفاده شد و داده ها با نرم افزار آماری SPSS 19 با استفاده از ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش تحلیل گردید.یافته ها: بین هوش معنوی و خود کنترلی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (p<0.01)بین هوش معنوی با مکانیسم درون فکنی و توجیه عقلی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (p<0.01)، اما بین هوش معنوی با مکانیسم بازگشت، جابه جایی، انکار، خیالبافی، والایش و تبدیل رابطه ای معنی دار وجود نداشت.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که هوش معنوی با تقویت مکانیسم های دفاعی رشد یافته این امکان را برای فرد فراهم می کند تا در مواجهه با موقعیت های استرس زا، فرد بتواند با استفاده از آن ها با عوامل استرس زا مقابله کند.

سابقه و هدف: نفروپاتی دیابتی، از عوارض خطرناک دیابت، شیوع نسبتا بالایی در بیماران دیابتی داشته و باعث نارسایی کلیه می شود. عوامل متعددی بر روی این اختلال اثر دارند. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع نفروپاتی دیابتی و عوامل مرتبط بر آن در بیماران مراجعه کننده به واحد دیابت شاهرود بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، برای 858 نفر از مراجعین به مرکز دیابت شاهرود در سال 1390، معاینه کامل عمومی و نفرولوژی به صورت جمع آوری پروتئین ادرار 24 ساعته و سونوگرافی کلیه ها انجام شد.یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 47.9±11.7سال بود. میانگین مدت زمان ابتلا به دیابت 48.5±53.8 ماه، میانگین BMI 27.9±4.9 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین قند خون ناشتا 287.5±158.4 میلی گرم بر دسی لیتر بود. در بررسی پروتئین ادرار 24 ساعته، 607 نفر (70.7%) وضعیت نرمال و 251 نفر(29.3%) نفروپاتی دیابتی داشتند که 23.4% از نوع خفیف و 5.9% از نوع شدید بود. رابطه معنی داری بین نفروپاتی دیابتی با سن بیمار (p<0.005)، دیابت نوع دو (p<0.003)، مدت زمان ابتلا به دیابت (p<0.003)، مقدار قند خون ناشتا (p<0.008) و نوع داروی ضد قند (p<0.003)وجود داشت، ولی رابطه ای بین جنس (p=0.345)با نفروپاتی دیابتی یافت نشد.نتیجه گیری: با تشخیص زودرس دیابت و کنترل عوامل تسریع کننده ابتلا به نفروپاتی دیابتی و درمان های موثر و به موقع، می توان پیشرفت بیماری را در این بیماران کاهش داد.

سابقه و هدف: ارائه خدمات بهداشتی و درمانی همواره از جهاتی به عنوان خطر شغلی محسوب می گردد. خطر ابتلا به ویروس های منتقله از راه خون و اهمیت بالای پیشگیری از صدمات ناشی از سرسوزن، هزینه زیاد درمان و تعداد زیاد بیماران منجر به تدوین اصولی به نام احتیاط های استاندارد شده است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت رعایت احتیاط های استاندارد در پیشگیری از عفونت هپاتیت ب درکارکنان خدمات بهداشتی و درمانی بود.روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی بصورت مقطعی و بر روی 135 نفرازکارکنان اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و برای تحلیل از نرم افزار آماری SPSS19 استفاده شد.یافته ها: 23% کارکنان حداقل 1 بار در طی سال های کاری خود دچار آسیب شده بودند و 30 نفر (21%) آنان آسیب را گزارش کرده بودند. آنالیز رگرسیون لجستیک چندگانه نشان داد که از مهم ترین عوامل موثر برکاهش ابتلا به آسیب ها و افزایش رعایت احتیاط های استاندارد، علاقه به کار (CI=0.49-6.38 و OR=1.78) و اهمیت داشتن احتیاط های استاندارد از دید مسوولین (CI=0.53-3.62 و OR=1.67) است. بین متغیرهای شغل (p=0.012)، وضعیت استخدامی، سطح سواد و وسیله مسبب آسیب (p<0.05)با آسیب ها ارتباطی معنی داری مشاهده گردید. شایع ترین فعالیت منجر به آسیب دراین مطالعه، خون گیری (10.40%) و بیش ترین وسیله آسیب رسان، سرسوزن (11.10%) بود.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نیاز مبرم به بازنگری در سازه های جدید تاثیرگذار بررعایت اصول احتیاط های استاندارد در پیشگیری از عفونت هپاتیت ب را نشان می دهد.