با توجه به محدودیت منابع آب، افزایش نیازهای آبی و وقوع خشک سالی های متناوب، صرفه جویی در مصرف آب و استفاده کارآمد از آن امری لازم و ضروری است که استفاده از تکنیکهای مناسب بهینه سازی در این خصوص می توان راهگشا باشد. در این تحقیق، مقایسه تکنیک های مختلف بهینه سازی برنامه ریزی خطی (NLP)، هوش جمعی (PSO) و الگوریتم ژنتیک (GA) در مدیریت تخصیص آب کشاورزی در شرایط خشکسالی با حداکثرسازی درآمد، هدف قرار داده شده است. بدین منظور دوره خشکسالی سالهای آبی 1377-78 تا 1379-80 در شبکه های آبیاری زاینده رود اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. براین ساسا مدل سازی های لازم در چهار لایه که سد چادگان، شبکه ها، محصولات و دور آبیاری را در برداشت، توسعه یافت. مقایسه نتایج برتری روش NLP و سپس PSO را نشان داد. ضمن اینکه نشان داده شد که این رویکرد تا 36 درصد امکان افزایش درآمد را نسبت به مدیریتهای سنتی دارد.