زبان پدیده ای اجتماعی و مهمترین ابزار ارتباطی است. جامعة انسانی بر اساس پاره ای امتیازات خاصّ آدمیان، خواه ناخواه – هرچند نانوشته-به طبقات متنوّعی تقسیم می شود و هر طبقه ملازم شأن اجتماعی خود، در مواجهة زبانی با واژه هایی مخاطب قرار می گیرد و این امر به صورت ساختارهای ویژه و متمایزی نمایان می شود. این پژوهش به بررسی ساختار زبان احترام آمیز در تاریخ بیهقی اشاره دارد. پس از بررسی متن تاریخ بیهقی زبان احترام آمیز او به چهار زیرمجموعه ی ساختاری طبقه بندی شده است: 1. همراه کردن اوصافی به واژگان و مفاهیم مرتبط با فرد مورد احترام؛ 2. نسبت ندادن مستقیم فعل به فرد مورد احترام؛ 3. افزودن صفاتی مثبت به نام فرد مورد احترام؛ 4. افزودن دعاهایی در آغاز و میانه ی سخن با فرد مورد احترام یا درباره ی او. در نهایت، با عنایت به چگونگی و بسامد داده های به دست آمده در این چهار زیرمجموعه، نتیجه ی پژوهش تبیین سبک تاریخ بیهقی در زمینه ی ساختار زبان احترام آمیز بوده است. سبکی که خبر از عزّت نفس مؤلّف به عنوان یک مورّخ درباری می دهد و تبیین آن راه را برای مقایسه های بینامتنی و دستیابی به نتایج گسترده تر فرهنگی باز می کند.