آگاهی از کیفیت علوفه در تعیین ظرفیت چرا و مدیریت بهینه دام و مرتع امر ضروری است. به همین انگیزه تغییرات ارزش غذایی گیاهان غالب Artemisia sieberi, Salsola rigida و Stipa barbata در ایستگاه تحقیقات مرتع نیز، به عنوان الگویی از مراتع استپی در منطقه پشتکوه استان یزد طی سالهای 80-1378 تحت بررسی قرار گرفت. علوفه گیاهان مورد نظر در هر سال طی 6 مرحله با فاصله ماهیانه از اواخر اردیبهشت تا اواخر مهر برداشت گردید. نمونه گیری در هر مرحله با قطع علوفه موجود در محدوده 40 پلات 2 مترمربعی صورت گرفت. درصد پروتیین خام، میزان انرژی متابولیسمی در هر کیلوگرم ماده خشک علوفه و درصد مواد معدنی کلسیم و فسفر به عنوان شاخصهای کیفیت علوفه انتخاب شدند. درصد پروتیین پس از اندازه گیری میزان ازت با روش کجلدال و ضریب در عدد 6.25 مشخص شد. میزان انرژی متابولیسمی در هر کیلوگرم علوفه خشک بعد از تعیین ماده خشک قابل هضم از فرمول پیشنهادی Oddy و همکاران (1983) و لحاظ آن در معادله ارایه شده کمیسیون کشاورزی استرالیا (1990) برآورد گردید. میزان درصد مواد معدنی کلسیم و فسفر با روشهای پیشنهادی AOAC (1990) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که عموما میزان متغیرهای ارتقا دهنده ارزش غذایی علوفه گیاهان مورد بررسی در اردیبهشت، بیشتر و با گذشت زمان از میزان آنها کاسته می شود، ولی دامنه تغییرات در گونه ها و حتی در یک گونه طی سالهای مورد بررسی از روند یکسانی تبعیت نمی کنند. با کم شدن میزان بارندگی اگر چه مقدار علوفه از نظر کمی کاهش می یابد، ولی کیفیت علوفه همسو با آن تغییر نمی کند و هر گونه گیاهی با واکنش خاصی روبرو است. نتایج این پژوهش که مبتنی بر داده های اندازه گیری شده با روش آزمایشگاهی می باشد، پایین تر از مقادیر ارزش غذایی قابل برداشت دام به نظر می رسد. زیرا دام در مصرف علوفه، گزینشی عمل کرده و قسمتهای با کیفیت بهتر گیاهان را برداشت می کند.