(دانش و تندرستی در علوم پایه پزشکی (مجله دانش و تندرستی
سال:1389 | دوره:5 | شماره:1 |تعداد مقالات:11

مقدمه: با توجه به احتمال بالاتر از زمان عفونت هپاتیت B در افراد دارای عفونت HIV، ایمن سازی بر علیه هپاتیت B در این بیماران ضرورت دارد. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر پاسخ یا عدم پاسخ به واکسیناسیون هپاتیتB  در موارد ایرانی HIV+ در مقایسه با گروه شاهد سالم بوده است.مواد و روش ها: از اردیبهشت ماه 86 تا خرداد ماه,87   50مورد HIV+ و 50 نفر افراد گروه شاهد سالم که از نظر شواهد سرولوژیک هپاتیت B منفی بودند، تحت واکسیناسیون هپاتیت B در سه دز اولین مراجعه، و 1 و 6 ماه بعد قرار گرفتند و 2-1 ماه بعد از تزریق آخرین دز واکسن نسبت به تعیین تیتراژ HBS Ab آن ها اقدام و میزان پاسخ به واکسن بر اساس تیتر HBS Ab بررسی گردید.نتایج: در گروه HIV+ تعداد 40 نفر (%80) و در گروه شاهد 46 نفر (%92) به واکسن پاسخ دادند ولی اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنادار نبود .(P=0.8) در گروه HIV+ پاسخ به واکسن با سن، جنس، BMI (شاخص توده بدنی)، مصرف سیگار، مصرف الکل، راه ابتلا، مرحله بیماری و درمان ضد ویروس عامل ایدز ارتباط نداشت. میزان پاسخ در گروهHIV+، ارتباط معناداری با سطح CD4 بیماران داشت .(P=0.03)نتیجه گیری: واکسیناسیون هپاتیت B در بیماران HIV+ بهتر است در اوایل بیماری و با همان دز معمول صورت گیرد و در بیماران با CD4<200 cell/ml تیتر HBS Ab در فواصل معین اندازه گیری شود.

مقدمه:. پراکسیداسیون لیپید یک پدیده طبیعی است که به طور مداوم در سطوح پایین در بدن تولید می شود با این حال اگر توسط دفاع آنتی اکسیدانی کنترل نشوند، این واکنش های پراکسیداسیونی می تواند برای سلول ها و غشای آن ها سمی باشد. به نظر می رسد حاملگی و زایمان با استرس اکسیداتیو همراه باشد. لذا این تحقیق با هدف بررسی شاخص های استرس اکسیداتیو در بارداری و زایمان انجام شده است.مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی دو گروه 60 نفره از زنان باردار و زنان زایمان کرده انتخاب و پس از تکمیل فرم رضایت آگاهانه، 5CC خون جهت محاسبه شاخص های اکسیداتیو از آنان گرفته شد. در گروه زنان باردار در هفته 40-38 بارداری و در گروه دوم در اتاق زایمان، در طی مرحله دوم زایمان و دیلاتاسیون کامل خونگیری انجام شده است. معیارهای ورود شامل: عدم عارضه حاد و مزمن حاملگی، زایمان اول و حاملگی تک قلو بود. بلافاصله پس از خروج جنین و مراقبت های اولیه، از خون بند ناف نوزادان مادران زایمان کرده 5cc خون گرفته شد.نتایج: میانگین سنی در گروه زنان باردار 22.8±0.52 سال و در گروه دوم 21.4±1.8 سال می باشد. در این مطالعه میانگین لیپیدپراکسیدایون زمان زایمان (5/58 nmol/l) به طور معناداری بیش تر از دوران حاملگی (3.64 nmol/l) بوده و هم چنین بین مقادیر لیپیدپراکسیدایون گروه های تیول و FRAP مادران با زایمان طبیعی و نوزادان همبستگی معنادار و مستقیمی وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اختلاف آماری معناداری بین مقادیر پر اکسیداسیو لیپید در حاملگی و زایمان وجود دارد به طوری که پر اکسیداسیو لیپید در زایمان افزایش یافته است. از طرفی بین شاخص های استرس اکسیداتیو زایمان با مقادیر آن در خون نوزاد ارتباط معنادار وجود داشت. به نظر می رسد تقویت دفاع آنتی اکسیدان های مادران ضروری بوده و استفاده مادران از مکمل های آنتی اکسیدان در بارداری مفید باشد.

مقدمه: سرطان پوست شایع ترین نوع سرطان در شهر یزد می باشد و دوران کودکی و نوجوانی یک زمان مهم و ویژه برای پیشگیری از سرطان پوست در آینده است. هدف مطالعه حاضر تعیین عوامل مرتبط با انجام رفتارهای پیشگیری کننده سرطان پوست در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر یزد با استفاده از تئوری انگیزش محافظت است.مواد و روش ها: شرکت کننده های این مطالعه مقطعی، شامل 360 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان از 4 دبیرستان شهر یزد بودند. داده ها از طریق پرسش نامه خود ایفا جمع آوری گردید. داده هابا استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تست های آماری ANOVA,T-test  ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج: ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین رفتارهای محافظت کننده سرطان پوست با سازه های حساسیت درک شده، شدت درک شده، ترس، خودکارآمدی، کارآمدی پاسخ و ارزیابی کنار آمدن، همبستگی مثبت و با پاداش، هزینه های پاسخ و ارزیابی تهدید، همبستگی منفی در سطح 0.01 وجود داشت. میزان پیشگویی انگیزش محافظت توسط دو فرآیند میانجی شناختی ارزیابی تهدید و ارزیابی کنار آمدن، %54 بود که در این میان نقش ارزیابی تهدید (0.335=β) بیش تر بود. هم چنین میزان پیشگویی رفتارهای محافظت کننده به وسیله سازه انگیزش محافظت  %41بود.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اثربخشی تئوری انگیزش محافظت را در پیشگویی رفتارهای پیشگیری کننده از سرطان پوست در شرکت کنندگان تایید می کند.

مقدمه: زایمان طولانی با زایمان سزارین و کاهش PH بندناف همراه است. همچنین خونریزی و عفونت که با زایمان طولانی همراه هستند، از علل منتهی به مرگ مادر محسوب می شوند. به دلیل اهمیت طول زایمان این مطالعه تاثیر طب فشاری نقطه LI4 را بر طول مراحل زایمان، شاخص های فیزیولوژیک مادر و نمره آپگار نوزاد مورد بررسی قرار می دهد.مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی با گروه شاهد بر روی 100 زن باردار ترم که در فاز فعال مرحله اول زایمان (اتساع 5-3 سانتی متر) بوده به مرکز آموزش درمانی فاطمیه شهرستان شاهرود مراجعه کردند، انجام شده است. نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (طب فشاری 50 نفر) و شاهد (لمس 50 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش، 20 دقیقه طب فشاری در نقطهLI4  در هر دو دست به طور همزمان و گروه شاهد به همان طریق لمس در همان نقطه را بدون هیچ فشاری دریافت نمودند.نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که طول مراحل اول و دوم زایمان در گروه طب فشاری به طور معناداری از گروه شاهد کم تر است (P=0.038 و P=0.001). یافته ها اختلاف آماری معناداری بین دو گروه را از نظر شاخص های فیزیولوژیک مادر (تعداد نبض و تنفس) نشان نداد. بین نمرات آپگار دقایق اول و پنجم نوزاد نیز اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (P=0.3 و P=0.2).نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش می توان استنباط کرد که طب فشاری نقطه LI4 سبب کاهش طول مراحل اول و دوم زایمان شده و بر روی نبض و تنفس مادر و نمره آپگار نوزاد تاثیری ندارد. لذا استفاده از این روش نوین، بی خطر و ساده که نیاز به صرف هیچ گونه هزینه وابزار ندارد، در مراکز زایمان توصیه می شود.

مقدمه: از آنجایی که بیماران تحت آنژیوگرافی کرونر بایستی به منظور جلوگیری از عوارض این روش حداقل به مدت 6 ساعت استراحت مطلق در تخت داشته باشند، این بی حرکتی سبب خستگی و کمردرد در این قبیل بیماران می شود. این مطالعه با هدف تاثیر آموزش از طریق فیلم بر خستگی و کمردرد بیماران تحت انجام آنژیوگرافی کرونر انجام شده است.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 128 بیمار کاندید آنژیوگرافی کرونر مراجعه کننده به بیمارستان بر طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون اختصاص یافتند. بیماران گروه کنترل، آموزش شفاهی روتین توسط پرستاران بخش آنژیوگرافی را دریافت کردند و برای گروه آزمون یک فیلم آموزشی حاوی اقدامات لازم قبل، حین و بعد از آنژیوگرافی ارایه شد. بعد از انجام آنژیوگرافی میزان خستگی و کمردرد بیماران دو گروه در 4 مرحله در طی 6 ساعت استراحت در تخت با استفاده از مقیاس قابل قیاس بصری (Visual Analogue Scale=VAS) سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی نظیر آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازه گیری های تکراری و نرم افزار SPSS 15 انجام گرفت.نتایج: میانگین نمره خستگی و کمردرد بیماران در مرحله اول اندازه گیری بین دو گروه اختلاف معناداری را به لحاظ آماری نشان نداد (P=0.4). در مراحل دیگر اندازه گیری، میزان خستگی و کمردرد بیماران گروه کنترل به طور معناداری بیش تر از بیماران گروه آزمون بود (P<0.001).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه کاربرد آموزش از طریق فیلم را در کاهش میزان خستگی و افزایش تحمل بیماران تحت آنژیوگرافی کرونر تایید می کند. توصیه می شود از این روش به عنوان یکی از اجزا برنامه آماده سازی بیماران قبل از روش های تهاجمی به منظور افزایش رضایت مندی و کاهش خستگی و کمردرد بیماران استفاده شود.

مقدمه: دیسمنوره اولیه یکی از شایع ترین اختلالات در زنان است که سبب کاهش کارایی زنان می گردد. طبق نظریات طب چینی درمان دیسمنوره، به تعدیل انرژی و خون نیاز دارد. هدف این مطالعه بررسی اثر طب فشاری نقطه liv3 بر شدت و مدت دیسمنوره اولیه می باشد.مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی تعداد 194 نفر از دانشجویان مرکز تربیت معلم نسیبه که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند انتخاب و در سیکل اول قاعدگی شدت و مدت درد تعیین و سپس افراد به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. درسیکل دوم، سوم و چهارم فشاردر نقطه liv3 و فشار پلاسبو، 3 تا 7 روز قبل از شروع قاعدگی، به مدت 20 دقیقه در روز انجام گردید. با شروع خونریزی در طی این سه سیکل شدت و مدت دیسمنوره تعیین گردید. ابزارگردآوری داده ها صورتک های ونگ بیکر (برای سنجش درد)، پرسش نامه بک، ساعت، دستگاه Acuhealth tens pro 900 وForce Guage  بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمونc2، من ویتنی، فریدمن وt  مستقل انجام شد.نتایج: در سیکل اول از نظر شدت دیسمنوره بین گروه ها تفاوتی وجود نداشت(p=0.40)  ولی در سیکل دوم (P<0.05)، سوم (P<0.001) و چهارم (P<0.001) تفاوت معناداری دو گروه وجود داشت. میانه شدت دیسمنوره در گروه مداخله و شاهد در سیکل اول برابر با 6 بود و در سیکل چهارم در گروه مداخله 4 و در گروه شاهد 6 بود. از نظر مدت درد در سیکل اول و دوم اختلاف معناداری بین گروه ها وجود نداشت، ولی در سیکل سوم (P<0.05) و چهارم (P<0.001)، در گروه مداخله مدت درد به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود.نتیجه گیری :در این مطالعه استفاده از فشار در نقطهliv3  در کاهش طول مدت و شدت دیسمنوره اولیه موثر بوده است، لذا به عنوان درمانی کاربردی، موثر، ارزان و در دسترس جهت درمان دیسمنوره اولیه پیشنهاد می شود.  

مقدمه: کفی طبی به عنوان یک درمان محافظتی در افراد دارای صافی کف پا استفاده می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر کفی طبی بر مصرف انرژی 20 فرد دونده دارای صافی کف پا می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه از یک تردمیل و دستگاه Quark b2 جهت اندازه گیری مصرف اکسیژن استفاده شد. هم چنین برای افراد یک جفت کفی طبی به اندازه پای بیمار تهیه شد. در این مطالعه بیشینه ضربان قلب، مصرف اکسیژن و بیشینه مصرف اکسیژن بیماران دارای صافی کف پا، با و بدون استفاده از کفی طبی اندازه گیری و محاسبه گردید. داده ها با استفاده از آزمون t جفت در دو حالت مقایسه شد.نتایج: در این مطالعه میانگین مصرف اکسی‍ژن (میلی لیتر در دقیقه) از 4504.6 به 4488.3 و بیشینه اکسیژن مصرفی برحسب میلی لیتر در دقیقه به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از 63.6 به 63.4 و بیشینه تعداد ضربان قلب از 168.7 به 168.0 بعد از استفاده از کفی طبی کاهش یافته که کاهش مشاهده در هر سه حالت معنادار می باشد (P<0.05).نتیجه گیری: وسایل کمکی پا منجر به بهبود راستای مفاصل اندام تحتانی در بیماران دارای صافی کف پا می شوند، بنابراین رابطه طول- تنشن عضلات بهبود می یابد که این مساله مانع از خستگی عضلات در دویدن های با مسافت های زیاد می شود. در زمانی که از کفی طبی اندازه پای فرد برای بیماران استفاده شد، میزان مصرف انرژی آن ها در حین دویدن کاهش پیداکرد.

مقدمه: واژینیت از شایع ترین تشخیص های ژنیکولوژیک است که سالانه درصد قابل توجهی از ویزیت های سرپایی را به خود اختصاص می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل میکروبی شایع در استفاده کنندگان روش های هورمونی و جراحی پیشگیری از بارداری در مراجعین به مراکز بهداشتی درمانی شهر همدان انجام شده است.مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است. 160 نفر از مراجعین به مراکز بهداشتی درمانی شهر بر اساس نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. از واحدهای مورد پژوهش علاوه بر شرح حال و مشخصات دموگرافیک، از ترشحات واژن آنان جهت بررسی لام مرطوب، رنگ آمیزی گرم و کشت، نمونه برداری انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، آمار توصیفی و استنباطی بود و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش در گروه روش طبیعی (%50) و در روش های جراحی (%72.5) دارای علایم بالینی بودند، در حالی که در روش های هورمونی (%65)، در استفاده کنندگان کاندوم (%80) فاقد علایم بالینی واژینیت بودند. یافته ها نشان می دهد که بین علایم بالینی و روش های پیشگیری از بارداری ارتباط معنادار وجود دارد (P=0.001). شیوع تریکوموناس واژینالیس در استفاده کنندگان روش های جراحی بالاترین شیوع (%5) و در گروه روش های هورمونی (%2.5) بوده است. در حالی که در استفاده کنندگان از کاندوم و روش های طبیعی منفی گزارش شده است. گاردنرلا در استفاده کنندگان روش های جراحی (%7.5)، روش های هورمونی (%5) و در روش های کاندوم و طبیعی (%2.5) گزارش شده است. کاندیدا آلبیکانس در روش های هورمونی (%7.5)، در روش های جراحی و کاندوم (%5) و در روش های طبیعی (%2.5) بوده است. اشریشیا کلی در گروه های کاندوم و هورمونی (%7.5) و در روش طبیعی (%2.5) گزارش شده است.نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالاتر تریکوموناس واژینالیس، گاردنرلا، اشریشیا کلی و کاندیدا آلبیکانس در روش های پیشگیری از بارداری پیشنهاد می گردد آنان تحت پیگیری های مرتب، معاینات منظم و مشاوره قرار گیرند.