چکیده فارسی:کاهش اندازه بخش عمومی و رشد بخش خصوصی یکی از اهداف مهم خصوصی سازی است. پرسش مقاله آن است که آیا خصوصی سازی در ایران در عمل به انتقال سهام شرکت های دولتی به بخش خصوصی و رشد این بخش از اقتصاد منجر شده است. برای پاسخ به این سوال از داده های مربوط به شرکت های دولتی واگذارشده (قبل و بعد از خصوصی سازی) استفاده شد. نتیجه مطالعه در دوره واگذاری سال های 1382 تا 1386 بیانگر این نکته مهم است که سهم بخش خصوصی از مالکیت شرکت های واگذارشده 4.62 درصد است. در عوض نتایج نشان می دهند که 1.47 درصد از سهام واگذارشده، نصیب بخش عمومی غیردولتی شده و 38.58 درصد از آن مجددا به لایه های ناپیدای شرکت های دولتی فروخته شده است. در نمونه مورد بررسی، سهام مدیریتی تنها در نه شرکت انتقال یافته و از این میان تنها سهام مدیریتی یک شرکت به بخش خصوصی واگذار شده است. به طور خلاصه، در این مطالعه هیچ شاهدی برای تایید این ادعا که «خصوصی سازی روشی برای کاستن از حجم بخش عمومی و رشد اندازه بخش خصوصی است» یافت نشد. همچنین، بر اساس یافته های مقاله، بخش عمومی نه تنها در فرایند خصوصی سازی کوچک تر نمی شود، بلکه بخش خصوصی نیز در حال تبدیل شدن به سهامدار بخش عمومی است.
چکیده عربی:أن تقلیص حجم القطاع العام و تنمیة القطاع الخاص من الأهداف المهمة التی یرمی إلیها برنامج الخصخصه. تطرح هذه المقالة التساؤل التالی: هل أدت الخصخصة فی ایران عملیا إلی نقل إسم الشرکات الحکومیة إلی القطاع الخاص، و انتهت إلی تنمیة و تطویر هذا القطاع الإقتصادی؟ و لأجل الإجابة عن هذا السؤال اعتمدنا المعلومات المتعلقة بالشرکات الحکومیة التی تحولت إلی القطاع الخاص (قبل و بعد الخصخصه) و کانت النتیجة التی خلصت إلیها هذه الدراسة التی سلطت الضوء علی مدة التحویل المحصورة بین عام 2003 و عام 2007، هی ان سهم القطاع الخاص من ملکیة الشرکات المحولة هو 4.66 بالمائه. الا ان المعطیات تشیر إلی أن 1.47 بالمائة من الأسهم المحولة قد صار من نصیب القطاع العام غیر الحکومی و 38.58 بالمائة منه قد بیع مرة أخری إلی بطانات خفیة من الشرکات الحکومیه. فی النموذج الذی اخضع للدراسة تبین أن الأسهم الإداریة قد انتقلت فی تسع شرکات فقط، و من بین ذلک تحولت الأسهم الإداریة لشرکة واحدة فقط إلی القطاع الخاص. و تنتهی هذه المقالة إلی تلخیص ما توصلت إلیه فی ما یلی:لا یوجد دلیل یثبت الادعاء القائل أن «الخصخصة طریقة ناجحة لتقلیص حجم القطاع العام و توسیع حجم القطاع الخاص». کما توصلت المقالة إلی ان القطاع العام لا یتقلص حجمه بواسطة عملیة الخصخصه، و لیس هذا فحسب بل حتی ان القطاع الخاص نفسه آخذ بالتحول إلی صاحب أسهم فی القطاع العام.