در پزشکی نوین که هر روزه با پیشرفت تکنولوژی و تجهیزات مواجه است با دو عقیده و تفکر روبه رو هستیم، یک تفکر افراطی که باید به آخرین تجهیزات پزشکی مدرن مجهز باشیم و آخرین آزمایش های پاراکلینیک در دسترس یا غیردسترس را برای بیماران تجویز کنیم و تفکر دیگر، تفکر تفریطی که این همه آزمایش و تجهیزات ضرورت ندارد و باید به حداقل بسازیم. راه میانه و اعتدال، یعنی راهی که متناسب با موقعیت جغرافیائی، فرهنگ و امکانات و بودجه باشد را فراموش کرده ایم. زمانی نه چندان دور به معاینه و علائم فیزیکی، سیمولژی و شرح حال اهمیت می دادیم، اساتید ما اصرار داشتند، هر بیمار را قبل از هر آزمایش پاراکلینیک، چنان از سر تا پا معاینه کنیم که تا حدودی به تشخیص قابل قبول برسیم و از تعداد آزمایشات نابجا بکاهیم و چه بسا با همین شرح حال و معاینه به تشخیص نزدیک می شدیم و از تعداد آزمایشات غیرضروری می کاستیم و اصولا هنر پزشک در این بود که حتی با نگاه، پرس و جو و معاینه پی به بعضی بیماری ها ببرد و علاوه بر آن، این پرس و جوها سبب برقراری ارتباط بیشتر با بیمار و آرامش او که یکی از پایه های درمان است، می شد.