بسیاری از جغرافیدانان سیاسی روزگار ما مفهوم کشور stateمرکب از یک ساختار عمودی (حکومت state) و یک چهره افقی جغرافیایی (سرزمین territory) را که در چهارچوب محدوده های ویژه مرزی تعریف می شود، محصول پیمان صلح وستفالی در سال 1648 می پندارند. اگر این مفهوم پردازی در مورد حکومت state در چهارچوب معنای مدرن آن، یعنی مفهوم «حکومت ملت پایه nation state» درست باشد، به طور قطع، مفهوم حکومت به عنوان یک ساختار سیاسی که به گونه عمودی سازماندهی می شود و از هویتی سرزمینی برخوردار است - هنگامی که بر اساس نظریه آیکونوگرافی Iconography ژان گاتمن Jean Gottmann سنجیده شود - به مراتب کهن تر از ایده حکومت ملت پایه به نظر می رسد. امروز که پیشرفت تکنولوژی اطلاع رسانی، جمعی را تشویق کرده است تا حکومت، مرز، و حتی جغرافیا را از دیدگاه مجازی مورد توجه قرار دهند، اعتقاد به همان آیکونوگرافی می تواند این ایده را راسخ تر کند که به گفته گاتمن تا هنگامی که حس استقلال از دیگران در انسان وجود داشته باشد، مرز حقیقتی خواهد بود که نقش آفرینی اش در فضای حقیقی جغرافیایی پایان پذیر نخواهد بود.برخی متون کهن در فارسی آشکار می سازند که این مفاهیم اساسی در ادبیات جغرافیایی ایران باستان وجود داشتند، و چه بسا که این مفاهیم پارسی بر تمدن روم نیز تاثیر نهاده اند. حتی پس از پیدایش اسلام که ایران سرزمینی از میان رفت ولی هویت ایرانی در قالب یک آیکونوگرافی نیرومند بر شرق جهان اثر گذاشته و زبان فارسی در مقام زبان رسمی عثمانی و هند و آسیای مرکزی، در مقام اولین زبان بین المللی جهان، ایران مجازی را در شکل یک «امپراتوری اندیشه» در شرق جهان، از ایران حقیقی که بعدها توسط شاه اسماعیل صفوی زندگی دوباره پیدا کرد، موثرتر ساخت.به هر حال، از آنجا که سنت ایرانی حکومت سرزمینی فدرالیته که بر پایه ایده دادگری شکوفا گردید، چه بسا در شکل گیری مفهوم «حکومت ملت پایه» در غرب نیز سهم داشته است که خود در پرتو روند سیاسی فضای حقیقی پس از وستفالیا ظهور کرد. از اینرو، نویسنده بر این عقیده است که مطالعه فرایند تکاملی شکل دهی به هویت سرزمینی ایران می تواند نمونه ای از ایده هویت سرزمینی را در مطالعه مفهوم سامان border (مرز به مفهوم عام و گسترده) در اختیار ما قرار دهد.