در این مقاله به این پرسش فلسفی کلی که آیا آزمودن تجربی می تواند یک قانون فیزیکی را اثبات کند یا نه، می پردازیم. مساله هایی که به این پرسش می انجامند تحت چند بافتار ظاهر می شوند، و مطلب از سوی کسانی مانند بیز و لاپلاس مورد بحث واقع شده است. پس از اشاره به اینکه رویکرد بیزی راه مناسب برای پرداختن به این مساله است، نشان می دهیم که پاسخ به آن چه با آن شروع می کنیم، بستگی دارد. یعنی تحت مفروضات پیشینی معین مقداری متناهی از آزمودن می تواند به نتیجه گیری قابل وثوق بودن تام بینجامد، هر چند که چنین پیشین هایی می توانند ناواقع گرایانه باشند. اما رده ای جدید از پیشین ها را تولید می کنیم که تحت آنها مقداری متناهی از آزمودن می تواند به درجه بالایی از قابلیت اعتماد با سرعت نسبتا زیاد، منجر شود. سناریوی آزمودن نرم افزارها را به عنوان راهی برای ایجاد انگیزه و بحث درباره کار خودمان به کار می بریم.