انتخابات و تکیه بر رأی گیری عمومی به عنوان اولین سنگ بستر دموکراسی و رهیافتی به منظور دستیابی به توسعه پایدار انسانی؛ از جمله اشکال اساسی مشارکت سیاسی شهروندان برای تاثیرگذاری بر گزینش اعضای حکومت، برنامه ها و انتقال اراده ملت به دولتمداران جهت اداره کشور می باشد. اما این مشارکت و تصمیم گیری همیشه و در هر مکانی از روی درایت و انتخاب فردی نمی باشد، بطوری که وجود عصبیت های قومی/ قبیله ای، وفاداری به نظام های ایلی- خانوادگی و اعتقادات خاص ایدئولوژیک در بسیاری از جوامع جهانی نه بطور کلی، اما تا حدودی توانسته بر تصمیم گیری های انتخاباتی تاثیر بگذارد و آن را به سمت رسیدن به یک انتخاب جمعی بر پایه «هویت فرهنگی خاص» سوق دهد.این پژوهش که تحقیقی بنیادی است با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بر آن است تا ضمن بررسی مبانی نظری؛ پیرامون انتخابات، فرهنگ سیاسی و نقش هویتهای قومی/ طایفه ای در این روند، به مطالعه رفتار انتخاباتی مردم حوزه انتخابیه ممسنی در دوره های پنجم تا هشتم مجلس شورای اسلامی بپردازد. همچنین با بررسی های میدانی و استفاده از شیوه پرسشگری چرایی این تصمیم گیری و رأی دهی بر اساس طایفه گرایی را در منطقه تحلیل نماید. نتایج تحقیق حاکی از نقش آفرینی پررنگ هویت طایفه ای در جهت دهی به گزینش نماینده در کلیه دوره های رأی گیری مورد بررسی دارد. که این عموما به دلیل مشارکت سیاسی افراد بر مبنای پایداری به اصول و سنن نانوشته ایلی در راستای برخورداری از منافع شخصی و عمومی می باشد. همچنین خاص گرایی نماینده منتخب در توزیع منابع و منافع میان ساکنین طوایف مختلف شهرستان و روند انتصاب مسوولین و مدیران ارشد ممسنی به طور غیرمستقیم تاثیری به سزا در طایفه گرایی و تداوم این روند در ناحیه داشته است.