چکیده فارسی:مطابق مفاد گزاره های متعدد قرآنی و سنت نبوی (ص)، لعن بر افرادی که عنوان فاسق یا کافر بر آنها تطبیق یابد، نه تنها مشروع، بلکه در مواردی لازم است و چنین نیست که لعن تنها بر جنس افراد و نه شخص افراد مشروع باشد، همان طور که برخی دانشوران حوزه فقه اهل سنت پنداشته اند. البته گستره ی حکم مذکور در مواجهه با دلایل حفظ نظام اسلام و پاسداری از آن که در پرتو حفظ اتحاد مسلمین و جامعه اسلامی تبلور می یابد، چندان هویدا نیست؛ چنانکه بنابر عقیده ی گروهی، یکی از اوصافی که حاکی از فسق و کفر است بر برخی مصادیق تطبیق یابد و آن مصادیق مورد احترام گروهی دیگر از مسلمانان باشد، مطابق فقه اسلامی، مخصوصا فقه جعفری، آیا مکلف می تواند به استناد ادله، به لعن آن مصادیق خاص مبادرت ورزد؟. حفظ نظام اسلام در گرو حفظ اتحاد مسلمین است و آن بدون احترام مسلمانان، از هر گرایش و مذهب، به مقدسات دیگر مسلمانان امکان پذیر نیست؛ بنابراین با پدیدارشدن عنوان ثانوی، اهانت و توهین حتی در قالب لعن به مصادیقی که مورد احترام گروهی از مسلمانان، از مذاهب اسلامی هستند، مشروع نخواهد بود و لعن در این موارد باید با همان عناوین کلی و بدون تطبیق بر مصادیق انجام گیرد.
چکیده عربی:
إنّ لعنة علی الفسّاق و الکفّار وفقا لأحکام العدیدة من القرآن الکریم و السّنّة النّبویة (ص) لیست شرعیة فحسب بل ضروریة فی بعض الحالات و لیس مفاد تلک الادلة جواز او وجوب لعن جنس الکافر و الفاسق لا ذوات اعیانهم کما زعمه بعض فقهاء السّنّة. فإنّ نطاق هذا الحکم غیر معروف فی مواجهة أسباب الحفاظ علی النّظام الاسلامی و الحراسة علی وحدة المسلمین و المجتمع الاسلامی کما وفقا لمعتقدات الجماعة إحدی صفات الفسق و الکفر سیتمّ تنفیذ الأمثلة و الشواهد و تلک یحترم من قِبل مجموعة من المسلمین الآخرین. وفقا للفقه الإسلامی خاصّة الفقة الجعفری هنا یحدث سوأل و هو: هل یقدر المکلّف أن یلعن تلک المصادیق الخاصّة؟ یعتمد الحفاظ علی الکیان الإسلامی إلی وحدة المسلمین و أنّه دون تکریم المسلمین من أی نزعة و مذهب و دون إلتفات إلی مقدّسات المسلمین غیر ممکن، لذلک لم تکن شرعیة الإهانة و السّبّة و لو کانت لعنة تحترمها مجموعة من المسلمین بظهور الثانویة و فی بعض هذه الحالات یجب أن یتمّ اللعن بنفس العناوین الکلّیة و دون المطابقة علی العناوین.