چکیده فارسی:مساله فرزندان طبیعی و اهلیت حقوقی مربوط بدانها همواره امری مورد مناقشه در بسیاری از نظام های حقوقی بوده است. برخی از نظام ها مانند نظام حقوقی فرانسه، در پی یکسان سازی حقوق میان اطفال مشروع و نامشروع می باشند، در حالی که در کشورهای اسلامی به خصوص ایران، اصل طهارت نسب در تدوین قوانین مرتبط با کودکان موضوعیت دارد. در مقاله حاضر به تبیین استدلال موافقان و مخالفان یکسان سازی حقوق اطفال طبیعی خواهیم پرداخت؛ مبنی بر این که استدلال موافقان همسان نگری حقوق اطفال اعم از مشروع یا غیرمشروع با تاکید بر اصل شخصی بودن مجازات ها، بر این هست که درنظرگرفتن برخی محرومیت ها برای اطفال طبیعی در حالی که خود هیچ نقشی در آن نداشته اند، امری خلاف عدالت بوده و نباید کسی را به خاطر اشتباه دیگران مجازات نمود. در مقابل مخالفان این امر بیان می دارند که نه تنها لغو محرومیت های قانونی اینگونه اطفال به ضررخانواده هاست، بلکه این امر موجب سست شدن بنیان خانواده و کم رنگ شدن علقه خویشاوندی و در واقع آسیب رساندن به کودکانی است که از این طریق به وجود می آیند. از این رو قانونگذار اسلام با آگاهی از پیامدهای سوء نادیده گرفتن ضمانت اجرای نسل از طریق روابط نامشروع و خارج از چارچوب خانواده در صدد حفظ سلامت نسل و پاکی افراد جامعه است. زیرا در دین اسلام طهارت نسب یکی از مقاصد و غایاتی است که بسیاری از احکام به منظور حراست و پاسداری از آن صادر شده است.
چکیده عربی:کانت مسألة الأطفال الشرعیین و حقوقهم قد تناقش فی اکثر الانظمة الحقوقیة دائما. و بعضها مثل النظام الحقوقی الفرنسی یحاول تسویة الحقوق بین الاطفال الشرعیین و الاطفال غیر الشرعیین، بینما فی الممالک الاسلامیة خاصة فی ایران، لطهارة النسب شأن فی وضع القوانین المرتبطة بالأطفال. فی المقالة ستعالج تبیین استدلالات الموافقین و المخالفین لتسویة الحقوق بین الاطفال الشرعیین و الاطفال غیر الشرعیین، و الموافقون یوکدون علی العقوبات الشخصیة و ینظرون إلی التشابه فی حقوق النوعین من الاطفال کلیهما. بالنظر إلی بعض الحرمات للاطفال غیر الشرعیین و إن لم یکن فی الواقع من جانبهم دور. و لا تصلح عقوبة شخص علی جریمة شخص غیره، لکن المخالفین یرون إلغاء الحرمات لهؤلاء الأطفال خسارة للاسرة، علاوة علی ان الأمر سبب استرخاء أساس الاسرة و ضعف علقة القرابة أیضا. و فی الحقیقة إضرار الأطفال الذین یولدون بهذا النوع. بناء علی هذا إن المقنن بصدد حفظ السلامة لجیل طاهره فی المجتمع مع العلم فی العقبات السیئة إغماضا عن الضمان المجری للجیل المولودون بسبب الارتباط الحرام و الخارج من نطاق الاسرة، لأن طهارة النسب فی الاسلام هی الغایة التی قد حکم علیها کثیر من الأحکام حراسة عنها.