حاکمیت ملی دولتها در بستر جهانی شدن یک شکل خاصی پیدا کرده که نه می توان گفت به شکل اساسی تحدید شده و نه تقویت شده است بلکه علی رغم فشارها توسط مراجع بالا و پایین دولتها (جهانی شدن از بالا و از پایین) دولتها نیز کارکردهای خاصی را پیدا کرده اند که نویسنده با عنوان حاکمیت فراوستفالیا از این ویژگی نام می برد. گرچه هنوز حاکمیت جهانی بالای سر دولتها تشکیل نشده، زمینه های تشکیل آن به وجود آمده است که دولتها را تحت فشار می گذارد.جمهوری اسلامی ایران با توجه به داشتن دو ویژگی، یعنی «تعلق به جهان جنوب» و نیز داشتن «ویژگی دینی و ایدئولوژیکی» آن در معرض فشارهای خاصی از حاکمیت فراوستفالیا است که نوع برخورد آن با این نوع حاکمیت، سمت و سوی آینده آن را در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تعیین خواهد کرد. به اعتقاد نویسنده در شرایط فشارهای متوالی توسط حاکمیت فراوستفالیا در بستر جهانی شدن نه «تقابل» به شکل منفعلانه و نه «همسویی کامل» به نفع جمهوری اسلامی (و اصولا هیچ کشور دیگری) نیست. تقابل صرف، خطر حاشیه ای شدن کشور را در پی دارد و همسویی منفعلانه، خطر ریزش جریانهای فراملی و استحاله کامل آن را در پی خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران صرفا با یک رویکرد «تعاملی» ضمن کاستن از فشارها و مضرات این حاکمیت می تواند از ظرفیتهای خود برای تاثیرپذیری و تاثیرگذاری لازم بر سمت و سوی آینده حاکمیت فراملی بهره برداری کند. نوشتار زیر کاوش نوع برخورد ایران در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.