مقاله حاضر ضمن اشاره ای گذرا به محتوا و درونمایه عبهرالعاشقین نوشته روزبهان بقلی شیرازی (522-606) بر آن است که در گام نخست به تصویرپردازی و ساختارهای تصویری روزبهان در این اثر عرفانی بپردازد، سپس نقش این تصاویر و شگردهای بلاغی را در بازنمایی اندیشه و ذهنیات روزبهان، و نیز نحوه ارتباط میان آنها را مورد بررسی قرار دهد. حاصل این پژوهش آن است که با توجه به ذهنیت استعاره گرای روزبهان، «قطب استعاری زبان» (به معنای فرایند تداعی ها و حرکت زبان بر محور شباهت) در نوشتار او غالب است و این جنبه از زبان وی در ساخت های تشبیهی عقلی به حسی تا نمادهای شخصی چندمعنا متجلی می شود. بنیاد آگاهی روزبهان در این اثر که بر پایه «التباس» (پوشیدگی/ پوشیده شدن) نهاده شده است و بیانگر نوع ذهنیت و جهان بینی عرفانی اوست، بر سراسر این اثر، و بر تمام ابعاد زبان استعاری او سایه افکنده است و از آنجا که طریقت روزبهان مبتنی بر دیدار و یافت است، در اثر او خانواده استعاره های دیداری بر خانواده واژگان شنیداری غلبه دارد.