حکمای مسلمان در علم شناسی فلسفی ـ منطقی موضوع علم را عبارت از چیزی می دانند که در آن علم، پیرامون عوارض ذاتی آن بحث می شود. دغدغه حکما از ارایه این تعریف انسجام بخشی به مسایل یک علم، تمایز علوم از یکدیگر و ارایه ملاکی برای طبقه بندی علوم بوده است. موضوع علم معیار تقدم و تاخر بالذات و پیشی و پسی از حیث شرافت و استحکام نیز تلقی شده است. بحث تعریف موضوع علم و نقش آن ریشه در آثار ارسطو دارد و نزد فارابی به مرتبه ای از کمال می رسد. اما اوج توسعه و انسجام آن در فلسفه ابن سینا حاصل شده است. ابن رشد بی توجهی عامدانه و موکدی به دستاوردهای شیخ الرئیس نشان می دهد؛ ولی این الگوی علم شناسی سینوی بود که تاثیر خود را بر بسیاری از دانشمندان مسلمان با دو روی آورد فلسفی ـ منطقی و رئوس ثمانیه به جا گذارد.