هدف: بررسی تاثیر فاکتور رشد فیبروبلاستی بر تمایز کاردیومیوسیت های حاصل از سلول های بنیادی جنینی موش و خصوصیات فارماکولوژیکی آنها
مواد و روش ها: تعداد 800 سلول بنیادی جنینی موش(RoyanB1) در قطرات آویزان و در پتری دیش کشت شدند. پس از دو روز سلول های (Embryonic Stem: ES) در هر قطره جمع شده و تشکیل اجسام شبه جنینی (Embryoid Body: EB)را دادند. به دنبال آن EB ها به مدت پنج روز دیگر در ظروف باکتریایی کشت شدند. در دو روز اول، سلول ها با 10 نانوگرم بر میلی لیتر فاکتور رشد فیبروبلاستی(basic Fibroblast Growth Factor: bFGF) تیمار شدند. سپس EBها در ظروف 24 خانه کشت شدند. تعداد ضربان در دو گروه کنترل وbFGF هر روز شمارش شد و تاثیر داروهای کرونوتروپی ایزوپرنالین و فنیل افرین وکارباکول بر کاردیومیوسیت های حاصل در روزهای 3+7، 7+7، 14+7 بررسی شد. همچنین بیان ژن های خاص قلبی از جمله (Myosin Light Chain) MLC-2V, β-MHC, (Myosin Heavy Chain) α-MHC (Atrial Natriuretic Factor) ANF ، β-Tubulin، oct-4در روز 14+7 در دو گروه کنترل و bFGF با استفاده از RT-PCR ارزیابی شد. به علاوه ایمونوهیستوشیمی با رنگ آمیزی کاردیومیوسیت ها با آنتی بادی علیه actinin-α انجام شد.
یافته ها: نتایج شمارش روزانه نشان داد کهEBهای گروه کنترل تعداد ضربان در دقیقه بیشتری نسبت به گروه bFGF دارند. همچنین تست فارماکولوژیکی نشان داد که افزایش تعداد ضربان در دقیقه در پاسخ به ایزوپرنالین و فنیل افرین در مراحل اولیه تکوین (روز 3+7) در گروه bFGF نسبت به گروه کنترل بیشتر بود (P<0.019,P<0.035) داروی کارباکول سبب کاهش تعداد ضربان در دقیقه در هر دو گروه شد اما تفاوتی در میزان ضربان هر دو گروه دیده نشد. نتیجه آنالیزRT-PCR نشان داد که ژن های β-tubulin، α-MHC MLC-2V،β-MHC و ANF در روز 14+7 بیان شد اما تفاوتی در بیان ژن ها در دو گروه کنترل و bFGF دراین روز مشاهده نشد و oct-4 در هیج گروه بیان نشد همچنین ایمونوهیستوشیمی سازماندهی سارکومریک کاردیومیوسیت ها را در هر دو گروه نشان داد ولی تفاوتی در آرایش میوفیبریلی آنها دیده نشد.
نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده می توان استنباط کرد که bFGF با اینکه بر تجلی یا عملکرد گیرنده های - α 1آدرنرژیک و 1 β- آدرنرژیک در کاردیومیوسیت ها موثر است ولی با شرایط موجود به تنهایی در تمایز کاردیومیوسیت ها از سلول های بنیادی جنینی نقشی ندارد.