چکیده فارسی:از دیرباز محققان شیعه و سنی به بررسی باطن قرآن اهتمام داشته اند و تفسیر باطنی کم و بیش حیات خود را در میان مسلمانان حفظ کرده، و البته تحولاتی نیز پذیرفته است. در طول تاریخ تفسیر امامیه، روش برخی مفسران چنین بوده که در کنار تفسیر ظاهری، با استفاده از روایات اهل بیت (ع) اشاره ای به بطن آیه نیز داشته باشند، اما کتابی که به طور خاص تمام این روایات را در خود داشته باشد، کمتر یافت می شود. با وجود این، برخی صاحب نظران غیرشیعه کتاب مقدمه تفسیر مرآه الانوار و مشکاه الاسرار، تالیف ابوالحسن شریف عاملی اصفهانی (قرن 12) را به عنوان «تفسیر باطنی» نگاشته شده توسط شیعیان و مرجع مهم آنان انگاشته، و دلیلی برای انتساب باطنی گری محض به شیعه قلمداد کرده اند. در این مقاله، ضمن معرفی کتاب و مولف، به بررسی شبهه فوق پرداخته می شود و مشخص می شود که مولف آن، به هر دو بعد ظاهر و باطن قرآن توجه داشته است؛ ضمن آنکه اثر به دست آمده، صرفا مشتمل بر روایاتی در حوزه باطن پاره ای از آیات است و هرگز معرف تفسیر کاملی از قرآن بر پایه رویکرد باطنی نیست. این کتاب در میان عالمان شیعی چندان شناخته شده نیست و نمی تواند مرجع تفسیری آنان بوده باشد. ضمنا شبهه انتساب مرآه الانوار و مشکاه الاسرار به عنوان مقدمه تفسیر البرهان، وجه علمی مناسبی ندارد.
چکیده عربی:کان و لایزال الباحثون من اهل الشیعة و السنة یهتمون بدراسة باطن القرآن الکریم؛ فالتفسیر الباطنی و لو تحول بعض تحول لکنه حفظ حیاته بقدر أو بآخر بین المسلمین. و مسار تاریخ تفسیر الإمامیة یشهد علی أن منهج بعض المفسرین کان مبنیا علی الإستفادة من روایات اهل البیت (ع) للإشارة إلی بطن الآیات جنب تفسیرهم الظاهری. و الواقع أننا قلما نحصل علی کتاب یحتوی علی هذه الروایات بشکل خاص، غیر أن بعض المنظرین من غیر الشیعة إعتبروا کتاب «مقدمة تفسیر مرآة الأنوار و مشکاة الأسرار» للمؤلف ابوالحسن شریف العاملی الإصفهانی (قرن 12) کتفسیر باطنی، و زعموا أن هذا الکتاب ألف بید الشیعة و إعتبروها مصدر مهم لهم و من جراء ذلک حکموا علی الشیعة بالباطنیة المحضة. إذا تحاول هذه المقالة بما فیها تعریف الکتاب و تقدیم صاحبه أن تعالج الشبهة المذکورة و تستنبط أن صاحب هذا الکتاب اهتم بالبعدین الظاهری و الباطنی للقرآن الکریم، فضلا عن أن هذا الأثر یشتمل علی روایات فی مجال باطن قسم من الآیات و لن یمکن له أن یکون معرفا للتفسیر الکامل من القرآن المبنی علی المنهج الباطنی. هذا و إن هذا الکتاب خامل الذکر إلی حد کثیر عند علماء الشیعة و ما کان بإمکانه أن یکون مصدرهم فی التفسیر. و لا یفوتنا أن نقول إن شبهة انتساب «مرآة الأنوار و مشکاة الأسرار» کمقدمة لتفسیر البرهان بعیدة عن الحقیقة العلمیة.