چکیده فارسی:توحید ذاتی دارای دو شعبه است: الف) بساطت و نفی جزء (احدیت)؛ ب) نفی شریک (واحدیت). برداشت غالب متکلمین و فلاسفه پیش از شیخ اشراق و صدرالمتالهین از واحدیت خداوند، وحدت عددی بوده و دست کم به حقیقت وحدت حقه واجبیه واجب الوجود تصریح نکرده اند. مطابق آیات، روایات و براهین عقلی، وحدت خداوند از سنخ وحدت عددی نیست؛ زیرا وحدت عددی چند ویژگی دارد: 1. امکان فرض تکثر؛ 2. امکان وقوع تکثر؛ 3..محدودیت وجودی و ماهیت داری؛ 4. انتفاء معیت با همه اشیا و انتفاء احاطه قیومی به همه اشیا؛ 5. فقدان کمالات همه اشیا؛ 6. اتصاف پذیری به قلت. بنابراین چون این ویژگی ها در ذات الهی موجود نیستند، وحدت خداوند وحدت عددی نیست.وحدت حقه واجبیه و نفی وحدت عددی از واجب الوجود با تمسک به دو برهان «بسیط الحقیقه کل الاشیاء» که توسط صدرالمتالهین و برهان «صرف الشیئ لایتثنی و لایتکرر» که توسط شیخ اشراق پی افکنده شده، قابل اثبات است.
چکیده عربی:التوحید الذاتی له فرعان الف) البساطة ونفی الجزئیة (الأحدیة)، ب) نفی الشریک (الواحدیة). ما فهمه أغلب المتکلمین والفلاسفة قبل شیخ الإشراق وصدرالمتألهین من واحدیة اللٰه هو الوحدة العددیة وعلی الأقل لم یصرحوا بالوحدة الحقة الواجبیة لواجب الوجود. وطبقا للآیات والروایات والبراهین العقلیة فوحدة اللٰه تعالی لیست من سنخ الوحدة العددیة، لأن الوحدة العددیة لها عدة خصائص: 1 - إمکان فرض الکثرة 2 - إمکان وقوع الکثرة 3 - المحدودیة الوجودیة والاقتران بالماهیة 4 - انتفاء المعیة مع کل الأشیاء وانتفاء الإحاطة القیومیة بکل الأشیاء 5 - فقدان کمالات کل الأشیاء 6 - الإتصاف بالقلة. ولأن هذه الخصائص لیست موجودة فی الذات الإلهیة فوحدتها لیست وحدة عددیة.ویمکن إثبات الوحدة الحقة الواجبیة ونفی الوحدة العددیة عن واجب الوجود بالتمسک ببرهانین «بسیط الحقیقة کل الأشیاء» لصدرالمتألهین وبرهان «صرف الشیء لایتثنی ولایتکرر» لشیخ الإشراق.