اختلاف در فهم و کاربرد اصطلاحات رایج در حوزه ادبیات داستانی، از مشکلاتی است که گاه مانع از فهم درست و مشترک داستان و تحلیل دقیق آن می شود. با اینکه بسیاری از این اصطلاحات به فرهنگ ها راه یافته و بر زبان اهل تحقیق جاری است، هنوز در کاربرد آن اجماعی وجود ندارد. همین امر، تشخیص و تمایز عناصر داستانی و در نتیجه، تحلیل داستان ها را در عمل با مشکل رو به رو ساخته است. نویسنده در این گفتار، قصد دارد یکی از پرکاربردترین اصطلاحات حوزه روایت شناسی، یعنی بن مایه را با تاکید بر «نقش مایه آزاد» و «نقش مایه مقید» بازنگری کند. برای این منظور، اهم تعاریف موجود در فرهنگ ها را نقد می کند، درجه رسایی و نارسایی آن ها را نشان می دهد و تعاریف مورد نظر خود را عرضه می کند. همچنین، انواع بن مایه را در داستان های سنتی فارسی طبقه بندی، و کارکردهای چهارگانه آن را در روایت تبیین خواهد کرد. بن مایه، اصطلاحی است ساختاری - معنایی که بیشتر با عناصر ساختاری داستان ارتباط می یابد نه صرفا با جنبه های معنایی آن.