این که چه تلقی و فهمی از تمدن وجود دارد و با توجه به متغیرهای جمعیتی مثل سن، جنس، شغل، سطح سواد و طبقه اجتماعی چه پیوندی با تمدن ایرانی برقرار می شود و تمدن چه رابطه ای با علوم و به طور خاص علوم انسانی برقرار می کند، موضوع پژوهش پیمایشی بوده است که نگارنده در سال 1386 تا سال 1388 آن را دنبال کرده است. در این مقاله به بخشی از نتایج این پژوهش که اولا بیان کننده درک و تفاوت زنان و مردان از مفهوم تمدن و در ثانی تفاوت های جنسیتی در ارتباط با مقوله های تمدنی است، پرداخته خواهد شد. در این مقاله ابتدا ابعاد مفهومی و نظری تمدن و شکل گیری حس تمدنی در پرتو میراث مادی و معنوی تمدنی مورد بحث قرار خواهد گرفت، سپس روش تحقیق و نمونه مورد مطالعه تبیین می شود و در بخش بعدی به گزارش و تحلیل مطالعه موردی از بعد تعاریف شکل گرفته در ذهن پاسخگویان نسبت به تمدن، رابطه جنسیت و تعلق تمدنی، رابطه جنسیت و جایگاه علوم در تمدن سازی پرداخته می شود و در پایان به بحث پیرامون نگرش تمدنی دیروز، امروز و فردا و تفاوت های جنسیتی پرداخته خواهد شد.