سیاست و امر سیاسی به زعم بسیاری از پژوهشگران علوم سیاسی در عصر مدرن دچار نوعی استحاله و انحراف شده است و جایگاه راستین و کارکرد واقعی و اصیل خویش را به مثابه ابزاری برای نیل به سعادت و سامان سیاسی بشری از دست داده است. به بیانی دیگر جای سیاست در اجتماع را علائق اقتصادی و معیشتی گرفته است و حتی ریشه بسیاری از مصائب انسان معاصر را باید در این جابجایی یافت. پژوهش حاضر در یک مطالعه تطبیقی، چیستی امر سیاسی در اندیشه ارسطو به مثابه فیلسوف سیاسی کلاسیک و هانا آرنت به عنوان متفکر سیاسی معاصر را مورد بررسی قرار داده و نسبت رویکرد این دو اندیشمند به چیستی امر سیاسی را مورد تحلیل و تطبیق قرار می دهد و بر آن است که از این طریق به فهمی دیگر از چیستی امر سیاسی و نسبت آن با آنچه در عصر معاصر سیاست نامیده می شود دست یابد.