در این مقاله برآنیم گفتمان ائمه (ع) در مساله تقیه را با تکیه بر نظریه ی کنش گفتاری جان سرل که در حوزه ی تحلیل گفتمان قرار دارد، بررسی کنیم. تقیه از معتقدات کلامی-فقهی شیعه و رویکردی تاریخی برای حفظ موجودیت اقلیت در برابر اکثریت محسوب می شود. یکی از شیوه های مبارزاتی ائمه(ع) در عصر اموی و عباسی، روش «تقیه» است. ائمه(ع) بر حسب مقتضیات زمان و مکان، از تقیه در مبارزه با دشمن و پیشبرد هدف بهره می بردند. جان سرل رابطه ی میان زبان و جامعه را از منظر فلسفی واکاوی کرده است. نظریه ی کنش گفتاری سرل کارکردهای متفاوتی دارد و در فهم پاره گفتارها باید به معنای ثانوی آن ها توجه داشت. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ گویی به این سوال است که چگونه ائمه (ع) با روش تقیه، از گفتارهایی استفاده کرده-اندکه معنای ثانوی آن ها مورد نظر بوده است و بیشتر از چه کنش های گفتاری بهره برده-اند؟ بررسی داده های تحقیق نشان می دهد ائمه(ع) بنا بر نظریه ی «افعال گفتاری» سرل برای پیشبرد اهداف خویش از عباراتی استفاده کرده اند که معنای ثانوی آن ها مد نظر بوده و کنش های گفتاری اظهاری، عاطفی و ترغیبی بیشترین کاربرد را داشته است، در حالی که از کنش های اعلامی و تعهدی بهره نگرفته اند.