دیباچه نویسی و تحمیدیه نگاری در ادب فارسی، عمری به اندازه ی عمر نثرنویسی دارد؛ بعبارت دیگر، از زمان پیدایش اوّلین متون منثور، تحمیدیه نویسی نیز وجود داشته است که از آن جمله میتوان بمقدّمه ی کتا بهایی نظیر شاهنامه ی ابومنصوری، الابنیه عن حقایق الادویه و شرح التّعرّف اشاره کرد. دیباچه تصویرکاملی را از موضوع، سبک و سبب تألیف کتاب، زندگی و اندیشه و اوضاع اجتماعی زمان مؤلّف. . . نشان میدهد. دراین پژوهش که به روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید، برجسته ترین متون نثر فارسیِ سده های 6، 7 و 8 هجری قمری از دیدگاه سبک شناسی با تأکید بر مباحث زبانی و محتوا بررسی شده است. توجّه به ساختار و محتوای دیباچه ها، نشان میدهد که نویسندگان این آثار، چه مؤلّفه هایی را مدّنظر داشته و بر حسب محور اصلی اثر، طرز بیان و تفکّر و سبک ادبی خویش، چگونه عمل کرده اند. براساس این مقاله دیباچه های آثار سده های ششم، هفتم و هشتم بطورکلّی شامل دو بخش است: یکی تحمیدیه ای به زبان عربی شامل حمد خداوند و اوصاف او و نعت پیامبرو اصحاب و خاندان او و دیگر تحمیدیه ای به زبان فارسی شامل نام ادیب، سلطان روزگار و مدح و انگیزه ی آفرینش اثر، دعا برای طول عمر ممدوح و ماندگاری سلطنت یا وزارت او که در نهایت با معرّفی ابواب و فصول کتاب خاتمه مییابد. دیباچه و تحمیدیه، دریچه ی ورود و آشنایی با متن و محتوای اثر است که بسته به هنر و توانمندیِ صاحب اثر، میتواند بیانگر اندیشه و طرز تفکّرو نیزشناخت سبکِ لفظی و معنوی و دغدغه های فکری مولف باشد. مهمترین مختصات تحمیدیه ها و دیباچه های فارسی را سجع و دیگر صنایع لفظی، همچنین اطناب در علم معانی و اقتباس از آیه و حدیث، تشکیل میدهد.