برای تولید هاپلوئید در گندم سیستم تلاقی گندم × ذرت توسعه یافت (Snape, 1997). بعد از گزارش (Zenkteler and Nitzsche, 1984) مبنی بر تولید جنین از تلاقی گندم با ذرت، اولین هاپلوئید گندم از این روش در سال 1988 تولید شد (Laurie and Bennet, 1988). تحقیقات زیادی برای توجیه مبانی زیست شناختی این روش توسط لاری و بنت (Laurie and Bennett, 1986, 1988) و سوئناگا و ناکاجیما (Suenaga and Nakajima, 1989) انجام شد. در ابتدا تحقیقات در جهت بهبود روش های تلاقی اجزای این روش (Laurie and Bennett, 1988)، تیمارهای هورمونی Matzk and Mahn, 1994؛ (Suenaga and Nakajima, 1989) و دست ورزی محیط های کشت Kammholz et al., 1996)؛ Suenaga, 1997؛ (Comeau et al., 1992 انجام می شد ولی در سال های بعد بررسی ها و تلاش بیشتر روی کاربرد این مطالعات متوجه شد Lefebvre and Devaux, 1996)؛ Snape, 1997؛ (Zhang et al., 1996. به تدریج شواهدی حاکی بر تاثیر و نقش ژنوتیپ گندم و ذرت در موفقیت تولید هاپلوئید اعلام شد. واژه هاپلوئید یک اصطلاح عمومی مورد استفاده به منظور مشخص کردن یک ارگانیسم با تعداد کروموزوم گامتی است (نصف تعداد طبیعی کروموزوم برای هر گونه). گیاه دابلد هاپلوئید با دو برابر کردن تعداد کروموزوم های یک گیاه هاپلوئید به وجود می آید. در گونه های دیپلوئید و آلوپلوئید، دابل هاپلوئیدهای تولید شده برای تمام مکان های ژنی کاملا هموزایگوت هستند. بزرگی پور و اسنیپ (Bozorgipour and Snape, 1990) ارزیابی تولید هاپلوئید در ارقام گندم ایرانی را با استفاده از روش تلاقی گندم و H. bulbosum انجام دادند. در این آزمایش میزان تلاقی پذیری برای ارقام گندم ایرانی بسیار کم اعلام شد و در نتیجه روش های دیگر نظیر تلاقی گندم و ذرت برای تولید هاپلوئید در ارقام گندم ایرانی پیشنهاد شد. زمان برای تولید لاین های دابلد هاپلوئید از کاشت گیاهان گندم تا مرحله برداشت دانه از لاین های دابلد هاپلوئید کمتر از 12 ماه طول می کشد. به هر حال ذکر این نکته ضروری است که تولید با راندمان بالا نیازمند کنترل شرایط مناسب محیطی است (Masanori, 1997). با توجه به تعداد گیاهان زراعی و روش های مختلف تولید گیاهان دابلد هاپلوئید، در هر روش هاپلوئیدی، دابلد هاپلوئیدهای تولید شده می بایست نمونه تصادفی از گامت های والدین باشند.