خمیر رنگبری شده سودای باگاس به عنوان الیاف غیرچوبی و خمیر جوهرزدائی شده کاغذهای باطله مخلوط اداری (DIP) به عنوان الیاف بازیافتی، در محیط قلیایی و با استفاده از مونوکلرو استیک اسید (MCA) به عنوان عامل اتری ساز و تحت شرایط مشخصی، کربوکسی متیل دار شدند. ترکیب شیمیایی خمیرها مشتمل بر میزان آلفاسلولز، همی سلولز، لیگنین، مواد استخراجی و خاکستر، ظرفیت نگهداری آب، گرانروی ذاتی، میزان گروه های کربوکسیل و pH تعیین گردید. میزان آلفاسلولز به عنوان مهمترین ویژگی مشتق سازی در خمیر 84.66% DIP و در خمیر باگاس %71.33 و ترکیبات غیرپلی ساکاریدی (شامل لیگنین، مواد استخراجی و خاکستر) در خمیر DIP %92.5 و در خمیر باگاس %2.36 اندازه گیری شد. کربوکسی متیل دار کردن سلولز انجام و درجه جایگزینی (DS)، گرانروی، خلوص، pH و بازده CMC تولیدی نیز تعیین و وابسته به منشا خمیر سلولزی تشخیص داده شد. ویسکوزیته و خلوص CMC تولیدی از خمیر DIP به ترتیب981 سانتی پوآز و 93%) بیشتر از CMC تولیدی از خمیر باگاس (به ترتیب 680 سانتی پوآز و %87.33) اندازه گیری شد که به میزان بالاتر آلفاسلولز آن نسبت داده شد. در حالیکه بازده و DS در CMC تولیدی از خمیر باگاس (به ترتیب %168.8 و 0.57) در مقایسه با CMC تولیدی از خمیر DIP (به ترتیب %155 و 0.45) بالاتر ارزیابی گردید، که از درجه کریستالیته و جرم مولکولی پائین تر ترکیبات باگاس نشات می گیرد و منجر به ورود و جایگزین شدن بیشتر گروه های کربوکسیلی می گردد. در مجموع، منابع خمیرهای سلولزی بومی می توانند به عنوان گزینه های ممکن و در دسترس برای تولید مشتقات سلولزی مدنظر قرارگرفته و منجر به حل مشکلات ناشی از کمبود منابع الیاف گردد.