وصف در ادب جاهلی عرب، همواره از برجستگی های هنری و بلاغی آن بوده است و وصف مناظر طبیعت نیز پس از پراکندگی مسلمان در دیگر سرزمین های فتح شده، بیشتر پسندیده ذوق عرب گشت. هرچقدر که «شعب بوان» در گستره تاریخ و ادب ایران گمنام مانده باشد، برعکس در نوشته های عربی، به عنوان یکی از چهار بهشت گیتی، بسیار سرشناس و به یادماندنی گشته است. توصیف تماشاگران شعب بوان، خبر از خوشنامی این گذرگاه کهن نزد جغرافی دانان و جهانگردان مسلمان می دهد؛ تا جایی که زیبایی دره به عنوان موضوعی ادبی، سرچشمه انگیزش و الهام بسیاری از ادبای عرب شده است.در نوشتار حاضر، از طریق نقد روان کاوانه و از دریچه ذهنیت ادبی عرب، به تحلیل مجموع تصاویری خواهیم پرداخت که در آن عناصر طبیعت و جغرافیای شعب بوان را با شیوه های خیال انگیز و مکانیسم های رؤیاپردازانه توصیف نموده اند؛ سعی ما بر آن است تا از روی آن عناصر خیال و رؤیا، پاسخ روان شناسانه درستی درباره رویکرد یکسویه ادبای عرب به موضوع، ارائه دهیم.