حاکمیت ایلخانان مغول بر ایران که در پی فتح بغداد و سقوط خلافت پانصد ساله عباسی صورت گرفت، پیامدهای مهمی در عرصه فرهنگ و سیاست ایرانیان بر جای نهاد که مهم ترین آن بازیابی هویت ایرانی و خودآگاهی صاحبان دفتر و دیوان در زمینه وضعیت و موقعیت تاریخی و محدوده سرزمینی خویش است. حمداله مستوفی قزوینی از جمله کسانی است که با نگارش آثار ارزشمند در تاریخ، جغرافیا و حماسه سرایی به احیای این هویت تاریخی کمک فراوان نمود. او در نزهت القلوبکه اثری جغرافیایی است، سرزمین ایران را به عنوان کشوری باستانی با مرزهای مشخص در میانه جهان معرفی کرده و به معرفی ایالات آن می پردازد و در ظفرنامه که تاریخی منظوم به سبک فردوسی است، در احیای مفهوم ایران زمین و هویت ایرانی تلاش فراوان نشان می دهد. در این اثر ارزشمند، بارها از ایران و ایرانیان یاد کرده و در ادامه راه خاندان جوینی و رشیدالدین فضل اله با محور قرار دادن ایران، به ایرانی ساختن حاکمان مغول و انطباق آن ها با شاهان باستانی ایران می پردازد. ظفرنامه نشان می دهد که آن چه در اندیشه مستوفی می گذرد، تداوم مفهوم ایران زمین بر اساس آیین شهریاری باستانی در دوره اسلامی و ایجاد یک رنسانس ایرانی – اسلامی است.