ملاصدرا در کتاب های مختلف خود درباره معاد به عنوان اعتقادی محوری و اثرگذار سخن گفته است. از نظر او معاد به صورت روحانی و جسمانی محقق است. او معاد جسمانی را به یاری اصولی برآمده از نظام فلسفی خود به اثبات رسانده است. فارغ از هم سانی فراوانی که در تصویر معاد جسمانی در آثار گوناگون او دیده می شود، شمار اصول مورد استفاده او در این آثار متفاوت بوده و از شش تا دوازده اصل را در بر می گیرد. تجمیع این اصول با حذف موارد تکراری، شانزده اصل را در اختیار پژوهش گر قرار می دهد که مجموعه ای از اصول خداشناختی، انسان شناختی و وجودشناختی را دربر می گیرد. طراحی چگونگی پیوند این اصول با یکدیگر برای رسیدن به مقصود ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی، با همان تصویری که خود در اختیار ما می گذارد، روشن می کند که ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی، از دو زبان وجودمحور و ماهیت محور بهره می گیرد. توجه به بیش تر انسان ها که با زبان ماهیت محور سخن گفته و این زبان را فهم می کنند، ملاصدرا را ناگزیر به استفاده از این زبان ساخته است وگرنه او با ادبیات وجودمحور - که در برخی از اصول او نیز دیده می شود - می تواند تصویر مطلوب خود را اثبات کند. این نکته اساسی، زمینه ای برای پژوهش گر فراهم می سازد تا نظریه ملاصدرا را در دو قالب زبان ماهیت محور یا وجودمحور تقریر کند یا همانند خود او تعبیرهای دوگانه را هم زمان به کار بندد.