فنی و مهندسی
سال:1388 | دوره:3 | شماره:1 |تعداد مقالات:10

در این مقاله، روش قدیمی تعیین پایداری ولتاژ به نام (Newton – Raphson – Seydel) NRS یا نیوتن - رافسون - سایدل، توسعه داده شده و برای تعیین (Available Transmission Capability) ATC ایستا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش از معادلات دقیق ماتریس ژاکوبین استفاده می شود؛ در صورتی که در روش های قدیمی از تقریب ماتریس ژاکوبین استفاده شده است. برای مقایسه این روش، از روش های پخش بار تداومی CPF (Continuation Power Flow)، روش حداقل پس ماند (General Minimal Residual) GMRES و روش ترکیبیCPF-GMRES ، استفاده و نشان داده شده که روش ارایه شده، قابلیت اطمینان و سرعت بیشتری دارد. روش ارایه شده برای تعیین پایداری ولتاژ و ATC ایستا، بر روی شبکه نمونه خراسان با 350 باس و با دو نرم افزار Matlab وDIgSILENT  امتحان گردیده است.

بازی پارادوکس پاراندو، پارادوکسی جدید در تئوری بازی ها است. مطابق با تعریف اصلی پارادوکس پاراندو، دو بازی جداگانه با نتیجه باخت می توانند از طریق اتخاذ استراتژی سوئیچینگ رندم یا پریودیک با هم ترکیب شده و در نهایت به برد ختم شوند. در این مقاله نقش اعداد گنگ (ثابت d، عدد e، عدد p) به عنوان استراتژی های جدید به منظور ترکیب بازی های باخت در پارادوکس پاراندو مورد بررسی قرار گرفته است و اثرات آنها بر سود (سرمایه) نهایی در بازی پارادوکس پاراندو با اثر استراتژی رندم مقایسه شده است. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار سرمایه نهایی در بازی پارادوکس پاراندو مربوط به اتخاذ استراتژی سوئیچینگ عدد نپر (e) است.

در نظر گرفتن اثر اندرکنش آب و سازه، پاسخ لرزه ای سدهای قوسی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. اما از سوی دیگر، مدل سازی سدهای قوسی به همراه اثر مزبور، به ویژه در حالت معمول که مخزن سد دارای طول بسیار زیاد بوده و محیطی نیمه بی نهایت پنداشته می شود، کاری دشوار و پیچیده است. در این مقاله، روش موثر تحلیل دینامیکی سد - مخزن نیمه نامحدود در حوزه فرکانس، به گونه ای گذرا و با درج مختصر روابط ریاضی، مرور شده و در ادامه به شکلی عملی و کاربردی در یک مساله واقعی به کار گرفته می شود. در بخش نتایج عددی، پاسخ های دینامیکی سد کارون 3 که با در نظر گرفتن اثر اندرکنش آب تراکم پذیر و سازه به دست آمده اند، برای حالات مختلف درج می گردد. همچنین این نتایج با پاسخ های مربوط به سد قوسی دیگری (سد معروف ماروپوینت) مقایسه شده و نتایج جالبی به دست می آید. یکی از مهم ترین این نتایج، شباهت بسیار زیاد توابع پاسخ فرکانسی یا همان FRF های این دو سد متفاوت، البته پس از نرمالایز شدن نسبت به فرکانس طبیعی نخست هر یک از آنهاست.

معادله حاکم بر تغییر شکل کوچک یک ورق نازک حلقوی ایزوتروپیک و غیرهمگن ساخته شده از مواد هدفمند تحت بارگذاری عرضی در دستگاه مختصات استوانه ای در نظر گرفته شده است. در این مقاله ضریب پواسون ماده هدفمند ثابت فرض شده، ولی مدول یانگ آن به صورت یک تابع توانی در جهت شعاعی تغییر می کند. یک حل بسته با استفاده از تئوری کلاسیک تغییر شکل ورق های نازک (تئوری کیرشهف) و روش کانتروویچ توسعه یافته برای تحلیل ورق ارایه شده است. اعتبار روش پیشنهادی با مقایسه نتایج سایر مراجع و پاسخ به دست آمده از روش تحلیلی لوی و روش عددی المان محدود ABAQUS تایید شده و هماهنگی خوبی برای خیز و ممان ورق به دست آمده است.

امروزه به دلیل نیاز روزافزون بشر به انرژی، شرکت های نفتی مجبور شده اند که چاه های عمیق تر و زیادتری را حفر کنند و این به معنی صرف مدت زمان زیادتر برای حفاری چاه و عبور از سازندهای مختلف با خصوصیات متفاوت جهت رسیدن به مخزن نفتی مورد نظر می باشد. از آن جا که قسمت اعظم هزینه نهایی یک چاه مربوط به حفاری آن می باشد، داشتن برنامه ای مدون جهت صرف کم ترین زمان ممکن برای حفاری، بسیار حیاتی به نظر می رسد. در حین حفاری مشکلات زیادی ممکن است سبب انحراف عملیات از برنامه زمانی مورد نظر شوند که از این جمله می توان به هرز روی و گیر لوله ها اشاره کرد. گیر لوله ها عموما مربوط به زمان بعد از هرز روی های شدید می باشد. هرز روی سیال حفاری یکی از مشهودترین مشکلات حفاری می باشد که هزینه زیادی را به شرکت های نفتی تحمیل می کند. این پدیده از زمان شروع حفاری شروع شده و تا هنگام جداره گذاری ادامه می یابد. ممکن است هرز روی از مقادیر کم تا بسیار شدید اتفاق بیفتد که در نهایت می تواند منجر به گیر لوله ها یا فوران چاه گردد. آزاد کردن گیر لوله ها، ممکن است ساعت ها و یا حتی هفته ها از زمان دکل را هدر دهد؛ بنابراین داشتن اطلاعات دقیق از میزان سیال برگشتی به سطح و ثبت میزان هرز روی می تواند کمک شایانی به جلوگیری از مشکلات عدیده در حین حفاری کند. هرز روی گل حفاری تابع عوامل بسیار زیادی می باشد که ممکن است مدل کردن همه آنها به صورت تحلیلی بسیار مشکل باشد؛ بنابراین استفاده از تکنیک های هوش مصنوعی که توانایی زایدالوصفی در شبیه سازی فرایندهای پیچیده دارند، بسیار موثر به نظر می رسد. در این تحقیق سعی بر این است که با توجه به داده های حفاری موجود در میدان نفتی مارون، میزان هرز روی را تخمین زد. پیش بینی های حاصل از شبکه عصبی، سازگاری بسیار خوبی با میزان هرز روی واقعی موجود در گزارش های روزانه حفاری نشان می دهد.

در این تحقیق یک ساختمان با ارتفاع 45 متر و عرض 15 متر در معرض جریان باد که به صورت یکنواخت و با سرعت 31m/sec می وزد در نظر گرفته شده است. از روش المان محدود (Finite element method (FEM)) برای مدل سازی جریان باد حول ساختمان استفاده شده است. جریان باد به صورت دو بعدی مدل سازی شده و از مدل k-e برای مدل سازی آشفتگی نیز استفاده شده است. میدان جریان با دو شبکه متفاوت حل شده است و استقلال نتایج از شبکه به خوبی اثبات شده است. همچنین نتایج به دست آمده برای فشار دینامیکی از مدل FEM با مقادیری که(American Society of Civil Engineering (ASCE)) ASCE  پیش بینی می کند مورد ارزیابی قرار گرفته اند که نتایج از دقت قابل قبولی برخوردارند. محدودیت های مدل های استاندارد ASCE در مقایسه با مدل FEM مورد بحث قرار گرفته و دلایل وجود بعضی اختلافات در نتایج مدل FEM نسبت به ASCE نیز ذکر گردیده است.

یکی از روش های تولید مواد کامپوزیت با ترکیب شیمیایی متفاوت روش ریخته گری گریز از مرکز می باشد. در این پژوهش از روش ریخته گری گریز از مرکز جهت تولید آلیاژAl-15%Si  استفاده شد. با این روش کسر حجمی ذرات سیلیکون در نواحی سطحی نمونه ها به حدود 25 درصد می رسد و متعاقبا سختی سطحی آلیاژ تولیدی افزایش می یابد که برای کاربردهای مقاوم به سایش مناسب می باشد. در این راستا نتایج به دست آمده از آزمون های سایش مشخص کرد که تشکیل ذرات سیلیکون در فاصله 20mm از سطح نمونه های تولیدی باعث افزایش کلی سختی نمونه ها به میزان 95HV و متعاقبا افزایش مقاومت به سایش در این نواحی می گردد. علاوه بر این، مقادیر میکرو، سختی یک کاهش تقریبا خطی را با افزایش فاصله از سطح نشان دادند. همچنین بررسی سطوح سایش با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نشان داد که سطوح سایش ترکیبی از ذرات سیلیکون جدا شده از سطح و همچنین لایه های تریبولوژی به هم چسبیده می باشند. این دو مورد هر دو بیانگر مقاومت به سایش بالای نمونه های تولید شده توسط این روش می باشد.

در سیستم های چندکاربره می دانیم سیگنال های کاربران پس از دریافت در آنتن و بخش های بعدی آن با عملیات پیچیده پردازش سیگنالی تفکیک می گردند. در نتیجه بهتر است برای بهره برداری بهتر از عملیات پرهزینه فوق در لینک های بالا و پایین، سیگنال های رسیده در کل زمان محتوی اطلاعات باشند. همه این ها در حالی است که می دانیم به دلیل ماهیت عملکرد کاربران و ماهیت آماری ترافیک ارسالی در موقع ارتباط، اطلاعات تنها در بخشی از زمان ارسال می گردند. می دانیم ترافیک اینترنتی دارای خاصیت برستی می باشد. هدف در این مقاله استفاده از خاصیت برستی ترافیک اینترنتی در سطح بسته برای افزایش ظرفیت است. برای استفاده از این خاصیت دیدگاه سنتی سوییچ مداری را به دیدگاه سوییچ بسته ای تبدیل کرده و اطلاعات محموله (Payload) بسته ها را از جعبه سیاه (تاکنون برای افزایش ظرفیت، پردازش سیگنال در لایه فیزیکی انجام می شد و در نتیجه محتویات بسته که همان اطلاعات ترافیکی است به صورت بسته سیاه (Black box) انگاشته می شد) خارج نموده ایم. در این مقاله با دیدگاهی جدید سعی در افزایش تعداد کاربران سیستم شده است بدین صورت که از مشخصه ترافیکی برای افزایش تعداد مشترکین سیستم های موبایل استفاده گردیده است. این در حالی است که تاکنون تنها در بعضی موارد آن هم تنها برای عمل سوییچینگ در سطح جلسه (سطح جلسه (session) لایه بالاتر از لایه بسته در مدل ترافیکی سلسله مراتبی مورد استفاده در این مقاله است) از مدل های ترافیکی استفاده شده است. در این راستا ترافیک های مورد توجه مردم از قبیل ftp, email, web browsing و telnet در محیط چندکاربره مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در نتیجه ابتدا با اثبات یک قضیه و با استفاده از پارامتر جدید فاکتور فعالیت ترافیک (Traffic Activity Factor (TAF)) به راستی آزمایی (Verifying) نظریه افزایش ظرفیت با تکیه بر مدل ترافیکی اینترنتی می پردازیم. سپس دو روش را برای تجزیه و تحلیل نظریه بالا یکی با استناد به قضیه فوق و دیگری با محاسبات سیگنال به نویز با احتساب اثر فاکتور فعالیت ترافیک به کار می بریم. در انتها نتیجه می گیریم که این نظریه موجب بهبود ظرفیت سیستم چندکاربره CDMA می گردد.

الکتروآنسفالوگرام بازتاب قابل اطمینانی از مدولاسیون عوامل فیزیولوژیکی بر مغز است. هدف از این مطالعه، ارزیابی ویژگی ها‏ی غیرخطی سیگنال الکتروآنسفالوگرام در هنگام مدیتیشن است. به این منظور سیگنال‏ های هفت مدیتیتور زن در دو حالت قبل و در هنگام مدیتیشن در قالب دو مجموعه مجزا جمع ‏آوری شد. ویژگی ها‏ی بعد همبستگی، نمای لیاپانوف و نمای هرست از این دو مجموعه داده محاسبه گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان می ‏دهد که در هنگام مدیتیشن، بعد همبستگی کاهش می‏ یابد. این کاهش بیانگر کم شدن فعالیت مغزی در هنگام مدیتیشن است. به‏ علاوه مدیتیشن موجب کاهش ماکزیمم نمای لیاپانوف سیگنال الکتروآنسفالوگرام می‏ شود. برخلاف دو ویژگی فوق، نمای هرست سیگنال در هنگام مدیتیشن افزایش می ‏یابد. مقدار محدود بعد همبستگی و مقادیر مثبت نمای لیاپانوف تمام سوژه ‏ها‏ در دو حالت قبل و در هنگام مدیتیشن، نشان دهنده آن است که سیگنال الکتروآنسفالوگرام‏، دارای رفتاری کیاتیک با بعد پایین است و پیچیدگی آن در هنگام مدیتیشن کاهش می‏ یابد.

بررسی کاربردهای بازشناسی گفتار نشان دهنده تفاوت های طیفی در سیگنال های گفتار کودکان می باشد. این تنوع، باعث ایجاد مشکلاتی در بازشناسی خودکار گفتار کودکان می شود. تجربه نشان داده در صورتی که از داده گفتار کودکان به عنوان ورودی در مدل های اکوستیکی استفاده شود که با گفتار بزرگسالان آموزش یافته اند، کارایی به اندازه قابل توجهی کاهش می یابد. به طور میانگین نرخ خطای کلمه برای بازشناسی گفتار کودکان دو تا چهار بار بیشتر از بزرگسالان است. میزان درستی بازشناسی گفتار در کودکان به عواملی مثل سن، جنسیت، فرکانس مبنایی و قد بستگی دارد. در این مقاله برخی از روش های افزایش کارایی بازشناسی گفتار کودکان شامل هنجارسازی طول محدوده صوتی (VTLN)، آموزش تطبیقی گوینده (SAT) و هنجارسازی گوینده بر اساس رگرسیون خطی با بیشترین درست نمایی محدود شده (CMLSN) مطرح و روش VTLN برای بهبود کارایی بازشناسی گفتار کودکان فارسی زبان پیاده سازی شده است. نهایتا روشی برمبنای ترکیب روش های هنجارسازی و خوشه بندی برای بازشناسی گفتار کودکان پیشنهاد شده است. با استفاده از خوشه بندی گفتار ورودی و تخصیص آن به مدل مناسب، درستی بازشناسی به طور متوسط %50 افزایش می یابد.