ارزشیابی شرکت با مدیریت تئوری محدودیت ها به علت انعطاف پذیری ذاتی سیستم بسیار مشکل است. مدل های ارزشیابی سنتی مانند خالص ارزش فعلی و تنزیل جریانات نقدی به علت نادیده گرفتن انعطاف پذیری نتایج درستی ارایه نمی دهند. بنابراین در این مقاله چهارچوبی را پیشنهادکرده ایم که از اختیار معامله حقیقی و مدل دو جمله ای (بینمال) جهت ارزشیابی بر مبنای تئوری محدودیت ها استفاده می کند. این مدل پیشنهادی، انعطاف پذیری را مدنظر قرار می دهد از این رو استفاده از این مدل می تواند باعث بهینه تر شدن تصمیمات در کوتاه مدت و بلندمدت شده و در نهایت منجر به ارزش آفرینی برای سهامداران شود.