در این مقاله ابتدا مهم ترین ادله فخر رازی برای اثبات نظریه او در مورد «خلق اعمال» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. هر سه دلیلی که وی برای رد ضرورت اختیار و تمام سیزده دلیلی که برای اثبات نظریه «کسب» خویش اقامه کرده است، ابطال شده اند. سپس تفسیرهایی که او با توجه به نظریه مذکور ارائه داده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. به این منظور، همه آیاتی که وی تحت تاثیر این نظریه، برخلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع آوری شده و با توجه به سایر آیات، معنای ظاهری و متبادر از الفاظ و شان نزول آیات، و صحت و سقم برداشت های او معین و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از برداشت هایی که فخر رازی تحت تاثیر نظریه خلق اعمال از آیات قرآن داشته، صحیح نیست.