مارکس و انگلس در کتاب مانیفست حزب کمونیست به معرفی دو طیف از جوامع سرمایه داری پرداختند و برای اولین بار مفهوم پرولتاریا و بورژوا را تعریف نمودند. پرولتاریا در ادبیات سیاست به عنوان قشر کارگر و بی تخصص جامعه تعریف شده است که صرفا دستورات صاحب کار را اجرا نموده و از هیچ گونه مهارت و تخصصی در کار خود استفاده نمی نماید. حسابداری مدیریت در گذشته تحت تاثیر و دخالت های بیش از اندازه مدیران بوده است٬ به گونه ای که مدیران نظرات غیر تخصصی خود را بر حسابداران مدیریت تحمیل می کردند و از نظرات حسابداران مدیریت بهره چندانی نمی بردند. از این رو حسابداران مدیریت در گذشته پرولتاریا بوده اند. با گذشت زمان و ایجاد تغییر در حسابداری مدیریت رفته رفته مدیران دریافتند که در راستای موفقیت در کسب و کار و ماندن در بازار های رقابتی نیازمند راهبردهایی در راستای انطباق با رئوس مثلث بقاء هستند و بدین ترتیب جایگاه ارزشمند حسابداران مدیریت بر آنها آشکار گردید. از این رو مدیران در زمان کنونی از نظرات حسابداران مدیریت در راستای هدایت و کنترل کسب و کار خود استفاده می کنند و حسابداران مدیریت را به عنوان اشخاصی ارزش آفرین٬ شریک تصمیمات خود می دانند. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این موضوع است که حسابداران مدیریت در زمان کنونی دیگر پرولتاریا نیستند و در انجام وظایف خود بیشتر بر تخصص و مهارت خود تاکید می نمایند، حسابداران مدیریت در زمان کنونی با ارائه راهبرد و ایجاد بالاترین سطح آگاهی (بصیرت) در مدیران، آنها را در امر تصمیم گیری یاری می نمایند. مدیران نیز جایگاه حسابداران مدیریت را به رسمیت شناخته و از دخالتهای نابجا در کار آنها خوددداری می کنند. از جمله مزایا و پیامدهای مثبت غیر پرولتاریا بودن حسابداران مدیریت برای حرفه حسابداری در عصر حاضر، استقلال حرفه از دخالت های غیر تخصصی مدیران و افزایش جذابیت و چهره علمی این رشته تخصصی می باشد.