شناخت منشا تپه های ماسه ای درطرح های کنترل فرسایش بادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به دلیل وجود مشکلات زیاد در کاربرد روش های سنتی در شناسایی و تعیین سهم منابع رسوب در تولید رسوب، روش های انگشت نگاری یا ردیابی یا به عبارتی منشایابی به عنوان روشی جایگزین و مناسب مورد توجه محققین مختلف قرار گرفته است. در این روش با بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی رسوبات، سنگ ها و خاک های منشاهای مختلف سعی بر این است که منشا برداشت رسوبات مشخص شود. در این تحقیق سعی شده است با بهره گیری از ردیابی عناصر ژئوشیمیایی به تعیین مناطق برداشت و سهم منابع رسوب در تولید رسوبات بادی در مهمترین کانون بحران دشت سیستان (نیاتک) پرداخته شود. در ابتدا مطالعات دانه بندی و ترکیب کانی شناسی بر روی رسوبات بادی منطقه سیستان و بلوچستان انجام گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل تشخیص و تعیین ترکیب های مناسب از عناصر ژئوشیمیاییMg ,Fe ,Na ,Cr, K, Ca ، کربن آلی،P وN که قادر به جداسازی واحدهای سنگ شناسی، کاربری های اراضی و واحدهای رخساره درکانون بحرانی نیاتک می باشد و نیز با استفاده از مدل های چند متغیره ترکیبی، سهم و اهمیت نسبی منابع رسوب تعیین شد. نتایج حاصله، فاصله حمل ذرات 50- 20 کیلومتر و مهمترین مرکز برداشت رسوبات بستر دریاچه هامون و پس از آن اراضی فاقد پوشش رانشان داده، که بیشترین اهمیت نسبی برداشت ذرات (92%) مربوط به بستر رودخانه های محلی و دریاچه هامون و سهم کل برای اراضی فاقد پوشش 69% است. بیشترین سهم رسوب واحد سنگ شناسی NQts (رسوبات آبرفتی ریزدانه دریاچه هامون مربوط به اواخر میوسن- پلیوسن) 87% و کمترین سهم در تولید رسوب واحد QK می باشد.