معماران در طراحی های خود، اهداف متعددی را دنبال می کنند. یکی از مهم ترین این اهداف، فراتر از پاسخ به عملکردها، تجلی مفاهیم عمیق و تامل برانگیز در محیط زندگی می باشد. چراکه وجه تمایز انسان از سایر موجودات قوه ناطقه او و نیازهای مربوط به آن است. هدف از انجام این پژوهش تبیین مفهوم نشانه و ارتباط آن با معنا در حوزه معماری و تعیین محدوده شمول و نمود نشانه ها در مباحث طراحی معماری است. فرض بر این است که «مفهوم»، «ارزش»، «معنا» و «باورها»، با گذر از لایه های متعدد و به واسطه ابزارهای کالبدی قابل دریافت می شوند. در واقع آنچه به عنوان معماری نمود پیدا می کند، بر مفاهیمی دلالت دارد که معماری برای بیان آن شکل گرفته است. این رابطه دلالت گری و شیوه های متجلی شدن آن در بنا، به واسطه انتخاب های معماران های است که موجب تفاوت در جلوه نهایی یک اثر معماری می شود. پرسش اصلی این است که دلالت های معمارانه نشانه، چگونه قابل دسته بندی هستند و مرز بین انواع نشانه ها در معماری چگونه قابل تشخیص و تمییز است؟ در این مقاله، برای پاسخ به این پرسش، شیوه های مختلف دلالت های معمارانه و شیوه های نمود کالبدی آن در آثار معماری در چارچوب مباحث علم نشانه شناسی، به عنوان یکی از مرتبط ترین علوم با مفاهیم دلالتگری، مورد تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق کیفی و رویه عملی آن، استفاده از مطالعات مکتوب در زمینه نشانه شناسی و معماری بوده است. ابتدا داده ها و نظریه های مرتبط با این مباحث، گردآوری و در جداول استخراجی خلاصه شدند. سپس با مطالعه و تحلیل مقایسه ای آنها، روابط جدیدی حاصل شد که در ادامه در جداولی گردآوری شدند. نکات حاصل از مطالعه مقایسه ای مصداق های معماری، به طبقه بندی جدیدی از نشانه ها در معماری و تحدید و تدقیق حوزه شمول و نمود مباحث نشانه شناسی در معماری انجامید. بدین ترتیب نشانه ها در معماری در یک طیف چهارتایی از شمایل، نمایه- شمایل، نمایه و نماد، طبقه بندی شدند و جایگاه انواع استعاره در معماری در این طبقه بندی تعیین و تبیین شد.