بحران سوریه بیش از آنکه منبعث از عوامل سیاسی و اجتماعی درونی بوده باشد، ناشی از رقابت قدرت های مهم منطقه ای و بین المللی بوده که آن را به آوردگاهی برای تسویه حساب سیاسی بدل ساخت. در این میان، دو بازیگر شاخص منطقه ای که سیاست آنان در قبال بحران سوریه از حیث تاثیرات ویژه آن بر معادلات سیاسی و امنیتی منطقه و همچنین امنیت و منافع ج. ا. ایران بسیار حائز اهمیت بوده است، اسرائیل و عربستان سعودی هستند. نوشتار حاضر در چارچوب الگوی بررسی تطبیقی، به دنبال پاسخ بدین پرسش اصلی بوده که رژیم صهیونیستی و عربستان در قبال بحران سوریه در بازه زمانی 2016-2011 چه سیاستی برگزیدند؟ در پاسخ، این فرضیه عنوان شد که رژیم صهیونیستی و عربستان با وجود پیشبرد هدف مشترک تضعیف سوریه به عنوان کشور همسو با جریان مقاومت، در خصوص آینده نظام سوریه، کیفیت مداخله در آن و حمایت از تروریست ها دارای رویکرد متباین بودند. این مقاله با کاربست چارچوب نظری رئالیسم نوکلاسیک و اتخاذ راهبرد پژوهشی قیاسی-فرضیه ای و روش پژوهش تبیینی-مقایسه ای، درصدد پاسخ به پرسش اصلی و بررسی فرضیه یادشده برآمد.