چگونه کاربرد مفاهیم فیزیکی توسط فیزیک دان، از کاربرد همان مفاهیم، توسط افراد عادی مجزا می شود؟ پاسخ به این سوال می تواند این باشد که معنای یک مفهوم در فیزیک چیزی نیست مگر عملیات اندازه گیری متناظر با آن مفهوم. با وجود این، مفهوم خاص علمی ممکن است با عملیات متفاوتی اندازه گیری شود. در این صورت چگونه می توان این عملیات متفاوت را به یک مفهوم نسبت داد؟ اگر پیرو مکتب عملیات گرایی باشیم، پاسخ این خواهد بود که از پیش نمی دانیم عملیات های متفاوت به مفهومی واحد اشاره می کنند. طبق این دیدگاه، محتوای قوانین تجربی است که عملیات متفاوت را به مفهومی واحد نسبت می دهد. در این مقاله ابتدا شرح مختصر آرا پرسی بریجمن و مکتب عملیات گرایی، و تحلیل دقیق مفهوم طول توسط بریجمن شرح داده خواهد شد. سپس نقدهایی که به این مکتب وارد شده بازگو می شود. در نهایت، با توجه به انتقادات، از مزایا و معایب دیدگاه عملیات گرایی بحث خواهد شد.