پژوهش پرستاری ایران
سال:1400 | دوره:16 | شماره:4 |تعداد مقالات:10

مقدمه دیابت شایعترین بیماری غددی در جهان است. اوج شیوع نوع یک آن در دوره نوجوانی تشخیص داده می شود. لذا مسیله کنترل دیابت در نوجوانی از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط کارکرد خانواده با رفتارهای خود مراقبتی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک طراحی و انجام شده است. روش کار در این مطالعه توصیفی-تحلیلی که بطور مقطعی اجرا شد، جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی دیابت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و خانواده های آنها بودند. 62 خانواده و فرزند بیمار آنها بعنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از کسب رضایت آگاهانه، مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی، ابزار سنجش کارکرد خانواده و پرسشنامه سنجش خود مراقبتی نوجوانان مبتلا به دیابت بود. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری spss نسخه 22، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها از میان نوجوانان مورد مطالعه 7/46 درصد (29 نفر) پسر و 2/53 (33 نفر) دختر بودند. کلیه خانواده های مورد مطالعه کارکرد کلی خانواده خود را در حد ناسالم گزارش کرده اند. اکثر نوجوانان مورد مطالعه، خود مراقبتی خود را در حد ضعیف (6/51 درصد) گزارش کردند. 8/96 درصد (60 نفر) از نوجوانان مورد مطالعه، سطح خونی HbAӏ C بالاتر از 9 درصد داشتند. نتایج نشان داد که بین کارکرد خانواده و رفتارهای خود مراقبتی در نوجوان مبتلا، ارتباط معنی دار وجود دارد (014/0=p). نتیجه گیری با توجه به نتایج کسب شده، می توان نتیجه گرفت که عملکرد خانواده های دارای نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک، متغیر مهم و تاثیر گذار بر رفتارهای خودمراقبتی و کنترل قند خون کودک مبتلا می باشد. بنابراین، کمک به خانواده ها در جهت افزایش کارآیی آنها، می تواند نقش مهمی در کنترل دیابت داشته باشد.

مقدمه فرسودگی شغلی از جمله خطرات شغلی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یکی از مشخصه های اصلی استرس شغلی، بر فرد و سازمانی که وی در آن مشغول به کار است، اثرات سوء متعددی خواهد داشت. روش این پژوهش از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و از نظر روش، در زمره پژوهش های کمی است. جامعه پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه پرستاران مجتمع بیمارستانی امام خمینی تعداد آن ها 1950 نفر بودند. حجم نمونه در هر گروه 300 نفر محاسبه شد که مجموعا 600 نفر که برای هر گروه 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلچ (1993)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه خودتمایزیافتگی اسکورون و فریلیندر (1998) و پرسشنامه ادراک مسیولیت اجتماعی بر پایه مدل کارول (1979) استفاده شده است و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SMART-PLS 3/3 و SPSS26 انجام شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد روابط میان متغیرهای مدل در هر دو گروه زنان و مردان در سطح اطمینان 95% معنادار شده است (قدرمطلق آماره t بزرگتر از 96/1 شده است)، و نشان داد که سرمایه های روان شناختی و خودتمایزیافتگی به صورت مستقیم و با میانجی گری ادراک مسیولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی پرستاران در هر دو گروه زنان و مردان موثر است. نتیجه گیری با توجه به نتایج پژوهش، میتوان جهت کاهش فرسودگی شغلی و بهبود آن، با انجام مداخلاتی همچون آموزش خودتمایزیافتگی، سرمایه های روان شناختی، ادراک مسیولیت اجتماعی، مدیریت هیجان و تنظیم هیجان برای پرستاران اقدام نمود.

مقدمه خودمراقبتی یک عامل اصلی در سلامت زنان یایسه و یک استراتژی برای تطابق با تنش های دوران یایسگی است. تاکنون مطالعات زیادی تاثیر استراتژی های موثر بر افزایش توان خودمراقبتی در زنان یایسه را بررسی کرده اند. روش در این مطالعه مروری از نوع روایتی، پایگاه های اطلاعاتی Magiran، Sid, Pubmed, scopuse, web of science, Embase, Cochrane و موتور جستجوی Google scholar به منظور بازیابی مقالات مداخله ای که از سال 2000 تا 2021 به زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده بودند، جستجو شدند. یافته ها پس از بررسی، تعداد 12 مقاله واجد شرایط مرور گردید. یافته های حاصل از مرور مقالات نشان داد استفاده از مداخلات آموزش بازخورد محور، آموزش مبتنی بر الگوی اورم، آموزش خودمراقبتی، آموزش به روش خودراهبر، آموزش از طریق گروه های حمایتی، هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، برنامه آموزشی آنلاین، استراتژی رفتاری، مشاوره رفتار بهداشتی مبتنی بر مدلA5، مدل مراقبت بهداشتی یکپارچه و مشاوره فردی که در دو دسته استراتژی های مبتنی بر ادراک و استراتژی های مبتنی بر اقدام قرار می گیرند، می توانند به ارتقا توان خودمراقبتی زنان یایسه کمک کنند. بحث و نتیجه گیری بر اساس نتایج مطالعات مرور شده، استفاده از استراتژی های مبتنی بر ادراک و استراتژی های مبتنی بر عمل می توانند در ارتقا توان خودمراقبتی زنان یایسه موثر باشند. بنابراین توصیه می شود که روش های مذکور در برنامه های ارتقای سلامت زنان یایسه مورد توجه قرار گیرند.

مقدمه پژوهش با هدف ببرسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک بیماری و نشخوار فکری در پرستاران بیمار مبتلا به سرطان رکتوم صورت پذیرفت. روش جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران بیمار مبتلا به سرطان رکتوم شهرستان مشهد در شش ماهه اول سال 97 به تعداد 380 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 پرستار بیمار به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شد. این 30 نفر بصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار جهت مقایسه با گروه آزمایش بود. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری و پرسشنامه نشخوار فکری بود. داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 20 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد اثر معناداری بر کاهش تعارض بیماری (001/0p-value= 39/3=تفاوت میانگین ها) و نشخوار فکری (001/0p-value= 06/58=تفاوت میانگین ها) در پرستاران بیمار مبتلا به سرطان داشته است. نتیجه گیری بنابراین و بر اساس نتایج بدست آمده و تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری پرستاران پیشنهاد می شود با آموزش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به پرستاران بیمار مبتلا به سرطان رکتوم در کاهش ادراک بیماری و نشخوار فکری آنها گام مهمی برداشته شود.

مقدمه مراقبت ازدست رفته، به معنای حذف یا تاخیر در انجام هر جنبه ای از مراقبت موردنیاز بیمار (چه قسمتی از مراقبت و چه کل آن) است. بروز مراقبت ازدست رفته به عنوان یک تهدید مشترک برای کیفیت مراقبت و ایمنی بیمار منجر به عوارض جانبی زیادی برای سلامت بیماران در بخش های اورژانس می شود این مطالعه به منظور بررسی علل مراقبت های پرستاری ازدست رفته در بخش های اورژانس بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. روش این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود. 146 نفر از پرستاران شاغل در بخش های اورژانس به روش سرشماری در این پژوهش شرکت کردند. معیارهای ورود شامل داشتن مدرک کارشناسی پرستاری و حداقل 6 ماه سابقه کار در بخش اورژانس و رضایت برای شرکت در مطالعه بود. روش جمع آوری اطلاعات خودگزارشی و ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه مراقبت پرستاری از دست رفته کالیش بود. روایی ابزار به روش روایی محتوا و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ با ضریب 743/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS16 با استفاده از روش های آمار توصیفی انجام شد. یافته ها به طور کلی میانگین دلایل مراقبت ازدست رفته 90/2 ± 44/0 بود. دلایل مراقبت از دست رفته در حیطه منابع انسانی با میانگین 26/3، منابع مادی با میانگین 82/2 و حیطه ارتباط با میانگین 73/2 به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین را کسب کردند. بحث و نتیجه گیری نتایج مطالعه نشان داد که هر سه حوزه منابع انسانی، منابع مادی و حیطه ارتباط از علل مراقبت ازدست رفته در بخش های اورژانس هستند؛ لذا توصیه می شود جزییات علل مراقبت های پرستاری از دست رفته در هر حیطه مورد توجه مدیران پرستاری قرار بگیرد تا بتوان اقدامات مناسبی را درجهت رفع آن ها انجام داد.

مقدمه درک شدت افسردگی، استرس و اضطراب جهت اطمینان از پایبندی به درمان و دستیابی به نتایج درمانی مناسب در بیماران مبتلابه فشارخون ضروری است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افسردگی و اضطراب بیماران مبتلابه فشارخون بالابود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی افراد مبتلابه فشارخون بالا مراجعه کننده به کلینیک دکتر محمودی در شش ماه اول سال 1399 در شهر بیرجند، تعداد 24 نفر از افراد واجد شرایط، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر آزمایش و 12 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در هشت جلسه درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری درایدن و نیومن (2013) شرکت کردند، اما گروه گواه در لیست انتظار قرار داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم (2000) و اضطراب بک و همکاران (1988) بود. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی در سطح معنا داری 05/0=α تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری در کاهش افسردگی (01/0

مقدمه شیوع بالای بیماریهای قلبی و عروقی باعث افزایش هزینه های درمانی شده است. با اجرای خرید راهبردی خدمات سلامت دسترسی عادلانه به خدمات سلامت، محافظت از خطرات مالی و مدیریت موثر عوامل خطر زمینه ای بیماریهای قلبی عروقی فراهم می گردد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل موثر در خرید راهبردی خدمات سلامت بیماریهای قلبی عروقی در ایران انجام شد. روش کار این مطالعه تحلیل مضمون کیفی در سال 99 انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات در مرحله اول از بررسی متون و ادبیات پژوهش و در مرحله دوم از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه پژوهش شامل مدیران و سیاستگزاران سازمان های بیمه گر پایه، وزارت بهداشت، مدیران بیمارستان، متخصصین هیات علمی و متخصصین قلب بودند. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه پژوهش تا مرحله اشباع نظری(12نفر) ادامه پیدا کرد. داده ها با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020تحلیل شدند. یافته ها عوامل (تولیت و سیاستگذاری، بیمه ای، مالی، ساختاری، عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، عوامل ارایه دهنده، عوامل مرتبط با بیمار، رفتار سیاسی ذی نفعان) بر خرید راهبردی خدمات سلامت بیماریهای قلبی و عروقی اثرگذارند. نتیجه گیری. با توجه به منابع محدود نظام سلامت و نیازهای نامحدود در جامعه، لذا نگاه راهبردی در لحاظ نمودن مداخلات پیشگیرانه و توجه به عوامل اجتماعی موثر بر سلامت در تدوین بسته بیمه پایه می تواند به کاهش هزینه ها و کیفیت مراقبت های سلامت قلبی عروقی بینجامد. استقرار خرید راهبردی نیازمند مشارکت و حمایت های همه جانبه ذی نفعان و بازیگران اصلی نظام سلامت است.

مقدمه فرایند یادگیری در تمام دوران زندگی کاری پرستاران وجود دارد و یادگیری مبتنی برکار یکی از بهترین روش های یادگیری برای تضمین شایستگی حرفه ای در طول دوران کاری آن هاست. در اهداف استراتژیک سازمان های بهداشتی درمانی برای کسب موفقیت، آگاهی از ارزش و اهمیت این شیوه یادگیری بسیار مهم است. هدف این مطالعه بررسی موانع اجرایی شیوه یادگیری مبتنی برکار در محیط های بالینی بود. روش کار این مطالعه توصیفی-تحلیلی، در بهمن ماه 1397 در دو بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. با استفاده از نمونه گیری دردسترس و استفاده از جدول مورگان 220 نفر از پرستاران بالینی، مدیران پرستاری (مترون، سوپروایزر، سرپرستار) بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نظرهای پرستاران و مدیران پرستاری با استفاده پرسشنامه پژوهشگر ساخته که روا و پایا گردید، در محیط های آموزش بالینی مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آزمون های استنباطی (تحلیل عامل اکتشافی، آزمون کفایت نمونه برداری کیسر-مایر-اولکین، آزمون کرویت بارتلت، ضریب آلفای کرونباخ، آزمون مقایسه یک گروهی، آزمون میانگین های مستقل و آزمون آماری ناپارامتری درون موردی فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: ازنظر مدیران پرستاری و پرستاران عوامل فردی، سازمانی و مدیریتی، موانع جدی در یادگیری مبتنی برکار در مراکز بهداشتی-درمانی بودند. تفاوت میان نظرات مدیران پرستاری با پرستاران فقط درموانع مدیریتی از نظر آماری (01/0>P) معنادار بود و تفاوت میان نظرات مدیران پرستاری با پرستاران در موانع فردی و سازمانی ازنظر آماری معنادار نبود (05/0

مقدمه انتقال خبر بد، از وظایف دشوار تیم مراقبتی است. این موقعیت به همان اندازه ایی که برای مددجویان طاقت فرسا و گران است برای تیم مراقبت از سلامت نیز استرس زا و ترس آور است. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین [L1] عوامل موثر بر مهارت ارایه خبر بد به بیمار و همراهان انجام شد. روش کار این مطالعه بصورت مرور روایتی انجام گرفت. در مطالعه حاضر، مطالعات فارسی در پایگاه های اطلاعاتی فارسی زبان، مانند Elm Net، Noormag، SID, Magiran، با کلید واژه های خبر بد، افشای تشخیص، حقیقت گویی، بیمار، کادر درمان از سال 1385تا 1399جستجو شد. برای جستجوی مطالعات به زبان انگلیسی از کلید واژه های Diagnosis Disclosure, Breaking Bad News, Truth-Telling, Patient, Medical Staff در پایگاه داده های Research gate, Elsevier, Science DirectPubmed, Scopus در بین سال 2009-2020 استفاده شد. همچنین جستجو در پایگاه اطلاعات Google Scholar به فارسی و انگلیسی انجام شد. معیار های ورود شامل: مقالات کامل فارسی و انگلیسی بوده است. معیار های خروج شامل عدم دسترسی به مقاله کامل بوده است. مقالات مروری نیز از مطالعه خارج شدند. پس از جستجو در بانک های اطلاعاتی، 208 مقاله وارد مطالعه شد. محققین با اعمال معیارهای ورود و خروج و حذف موارد تکراری، تعداد 27 مقاله را مورد بررسی قرار دادند. یافته ها [L2] یافته ها نشان داد عوامل فردی و سازمانی، ارتباطی و حمایتی از عوامل موثر بر خبر بد هستند و آموزش در این زمینه ناکافی است، لذا با توجه به یافته های مطالعه می توان از شیوه ایفای نقش و ابزار مولتی مدیا استفاده نمود و همچنین دستورالعمل اسپایکز نقش مهمی در ارتقا مهارت ارتباطی دارد. بحث و نتیجه گیری با توجه به یافته های مطالعه توصیه می شود سیاستگذاران خدمات سلامتی و مدیران بیمارستان ها با ارایه دستورالعمل مناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور و نیز با برگزاری کلاس های مهارت ارایه خبر بد، با در نظر گرفتن عوامل موثر ذکر شده در ارتقا مهارت ارایه خبر بد تلاش نمایند.

مقدمه اضطراب در بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر یک مشکل شایع بوده و می تواند منجر به تغییر در شاخص های قلبی و ریوی بشود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر واقعیت مجازی و تنفس ریتمیک بر شاخص های فیزیولوژیک بیماران کاندید آنژیوگرافی عروق کرونر انجام شد. روش کار در این پژوهش کارآزمایی بالینی 90 بیمار در سال 99-1398 به صورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در سه گروه واقعیت مجازی، تنفس ریتمیک و کنترل قرار گرفتند. گروه واقعیت مجازی و گروه تنفس ریتمیک مداخله دریافت کردند و گروه کنترل مراقبت های روتین را دریافت کردند. فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، ضربان قلب، تنفس و اشباع اکسیژن شریانی در سه گروه قبل، نیم و یک ساعت بعد از مداخله اندازه گیری شد. داده ها با نرم افزارSPSS-16 و آزمون های آنالیز واریانس اندازه های تکراری و کای اسکویر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان داد که الگوی تغییرات میانگین تعداد تنفس و ضربان قلب بیماران بیماران در سه زمان اندازه گیری در سه گروه با یکدیگر متفاوت است (001/0 =p) اما در مورد فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و اشباع اکسیژن خون شریانی تفاوت معنادار نبود (05/0