یکی از اجزای اصلی و در واقع رکن اساسی پژوهش که از آن طریق پژوهشگربه توضیح مسیله پژوهش می پردازد"بیان مسیله" است. به دلیل عدم تعریف درست از "بیان مسیله" و نیز خلط آن با دیگر اجزای پژوهش، نظیر عنوان، موضوع و سوال اصلی پژوهش، اغلب در پژوهش های تاریخی باعث نادیده گرفتن آن می شود. شاید بتوان گفت این اشکال اغلب ناشی از نارسایی و عدم تعریف درست مفاهیم اساسی پژوهش در متون "روش پژوهش" در علوم انسانی به طور عام، و در تاریخ به طور خاص است که بازتاب آن را می توان در پژوهش های تاریخی، در رساله ها و پایان نامه های دانشجویان تاریخ مشاهده کرد. پژوهش حاضر به دنبال آسیب شناسی عدم وجود شفافیت یا نقصان در مفهوم "بیان مسیله" در پایان نامه ها و پژوهش های تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل عدم تعریف صحیح از" بیان مسیله" در متون روش پژوهش در تاریخ، منجر به کاستی های جدی ای در پایان نامه های دانشگاهی رشته ی تاریخ شده است. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از منابع کتابخانه ای و مجموعه ی گنجینه ی پایان نامه ها و نیز با روش توصیفی تحلیلی و آماری به تحلیل داده ها بپردازد و آسیب های روش شناسی "بیان مسیله "در پایان نامه های رشته ی تاریخ را با مطالعه موردی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی را در طی سال های گذشته نشان دهد.