هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه خوددلسوزی، همدلی زناشویی و افسردگی با میانجی گری بخشش زناشویی زنان بود. 200 زن متاهل خانه دار از میان کلیه زنان متاهل خانه دار شهرستان حمیدیه اهواز به روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس ملاک های ورود و خروج از مناطق سه گانه شهرداری این شهرستان انتخاب شدند، و مقیاس های خوددلسوزی (SCS) ، بخشش تخلف-خاص زناشویی (MOFS)، همدلی (MES) و پرسشنامه افسردگی بک (BDI) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) و نرم افزار آماری 21- SPSS تحلیل شدند. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای خوددلسوزی با همدلی زناشویی، خوددلسوزی با بخشش زناشویی و همدلی زناشویی با بخشش زناشویی همبستگی مثبت معنادار و بین متغیرهای خوددلسوزی با افسردگی، همدلی زناشویی با افسردگی و بخشش زناشویی با افسردگی همبستگی منفی معنادار وجود دارد (p<0.01) نیز تحلیل های رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی نشان دادند که بخشش زناشویی میانجی بین خوددلسوزی و افسردگی و همدلی زناشویی و افسردگی هستند. در نتیجه میتوان بیان کرد که خوددلسوزی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی یک نقش راهبرد مقابله ای در کاهش نشانه های افسردگی و افزایش سلامت روانشناختی دارند.